هدیهای خاص برای روزی خاص(سالگرد ازدواج)
سالگرد ازدواج
زندگی مشترک، شیرینی ها و تلخی های خاص خودش را دارد. عشق و درک متقابل، زندگی را برای زوجین زیبا می کند و باعث می شود که آنها از بودن در کنار هم لذت ببرند و چه خوب است که در این میان هر یک از آنها سعی کنند لحظات خاطره انگیزی را برای طرف مقابل بیافرینند. این لحظه ها می تواند در موقعیت های خاص یا حتی بدون هیچ مناسبتی ایجاد شود.
اما از آنجا که اغلب افراد به دنبال یک بهانه و به اصطلاح یک مناسبت ویژه هستند، سالگرد ازدواج را می توان یکی از بهترین این فرصت ها تلقی کرد. اولین سالگرد ازدواج، برای هر زوج خوشبختی، واقعه ای فراموش نشدنی است.
وقتی 2 نفر یک زندگی مشترک را آغاز می کنند، اوضاع فرق می کند. سال اول زندگی، سال سختی است چون 2 نفر باید خود را با اخلاق یکدیگر وفق بدهند و به هم عادت کنند. خاطرات تلخ و شیرین زیادی در این سال شکل می گیرد و مسلما اولین سالگرد ازدواج، روزی فوق العاده برای هر دو نفر است. هدیه های چنین روزی هم باید متناسب با همان روز ویژه باشند.
برای این که هدیه چنین روزی خاص و بی همتا باشد، می توانید کمی خلاقیت به خرج دهید و از ایده های زیر استفاده کنید:
ـ دفترچه عکس: یکی از رمانتیک ترین هدایا برای چنین مناسبتی، تهیه یک دفترچه کاغذی است که شامل عکس های مختلف است. عکس ها بهتر است شامل تصاویری از اولین روز ازدواجتان باشد و به اولین سالگرد عروسی تان خاتمه یابد. آنها را به ترتیبی زیبا و به سلیقه خود در دفترچه بچسبانید. می توانید زیر هر عکس، جمله ای عاشقانه بنویسید. شاید از برخی لحظات خاص هم عکسی داشته باشید. حتما از آنها نیز استفاده کنید و حتی کمی توضیح راجع به آن لحظه خاص بنویسید. این هدیه حتما همسرتان را شگفت زده می کند.
ـ ساعت ویژه: خیلی ها، از ساعت به عنوان هدیه استفاده می کنند. مطمئنا همسر شما هم ساعتی زیبا دارد؛ اما اینجا در مورد ساعتی خاص صحبت می کنیم. اگر در بازار بگردید، حتما با ساعت های بامزه دیجیتالی که جای عکس دارد، روبه رو می شوید. شما می توانید در این ساعت از عکس های شخصی استفاده کنید یا یک پیغام عاشقانه در آن بنویسید.
هدایای دیگری هم وجود دارد، مثلا بلیت یک تئاتر که همسرتان دلش می خواهد آن را ببیند. پس از کنسرت یا تئاتر هم می توانید او را به شام در یک رستوران دعوت کنید. تابلوی نقاشی، پیام های نوشته شده در درون یک بطری، یک کتاب و حتی یک نامه عاشقانه هم هدایایی هستند که به رغم قیمت اندکشان، بسیار ارزشمندند. اگر از اولین سالگرد ازدواج بگذریم، با کمی تامل خواهیم دید که یکی دیگر از سالگردهای ازدواج که بسیار ویژه است، پنجاهمین سالگرد است.
پنجاهمین سالگرد ازدواج، مرحله مهمی از زندگی است. گذراندن 50 سال از زندگی با کسی که به او عشق می ورزید، چیزی است که خیلی ها طالب آن هستند. این فرصت مغتنمی است برای این که با تهیه هدیه ای، عشق خود را به همسرتان نشان دهید.
پنجاهمین سالگرد ازدواج، واقعه ای مهم است و هدیه شما هم باید بی همتا باشد. این سال را بسیاری سال طلایی می دانند، اما اصلا لازم نیست که در این روز حتما طلا به همسرتان هدیه دهید. هر چیزی که انتخاب خودتان باشد، می تواند مفید باشد؛
اما اگر نوه یا فرزند این زوج خوشبخت هستید، می توانید با به کار بردن ایده های زیر هدایای فوق العاده ای به مادربزرگ و پدربزرگتان یا مادر و پدرتان بدهید:
ـ خاطرات طلایی:
منظور از طلا این نیست که به آنها جواهر هدیه بدهید، بلکه خاطرات طلایی هم می تواند کارساز باشد و چه کسی بیشتر از یک زوجی که 50 سال با هم زندگی کرده اند می تواند خاطرات طلایی داشته باشد.
پس جمع آوری همه این خاطرات با هم و ریختن آنها روی یک CD می تواند خیلی مفید باشد. می توانید با عکس های جداگانه این زوج، آغاز کنید و سپس عکس های نامزدی، عروسی و بقیه مراحل مهم زندگیشان را در آن بگنجانید. می توانید روی عکس ها از موسیقی مورد علاقه این زوج بهره ببرید. فقط کمی تلاش برای تهیه چنین چیزی لازم است. حتی اگر عکس های کودکی آنها را هم دارید، می توانید از آنها استفاده کنید. این می تواند یکی از بهترین هدایا از جانب فرزندان یا نوه ها در روز سالگرد ازدواج باشد.
ـ یک سفر پرخاطره:
هدیه دیگری که فرزندان می توانند در چنین روزی به والدینشان بدهند، یک سفر 2 نفره است. آنها نیاز به شادی و استراحت دارند، اما معمولا حال و حوصله برنامه ریزی یک چنین سفری را ندارند. بچه ها می توانند در این زمینه پیشقدم شوند و این فرصت را در اختیار آنها قرار دهند.
ـ کادوهای متفرقه: علاوه بر این هدایا، کادوهای زیاد دیگری هم وجود دارد که می توانید به آنها تقدیم کنید. یک شاخه رز زیبا، قاب عکس 2 نفره و حتی کاردستی هایی که نوه ها برای آنها تهیه کرده اند.
به هر حال هدیه شما هرچه که هست، با دقت تمام آن را کادوپیچ کنید. مطمئنا طرف مقابل از آنها خوششان خواهد آمد.
شاید فقط آنانی که خیانت همسر را لمس کردهاند بدانند که آمدن یک رقیب به زندگی زناشویی چه طعمی دارد.
وقتی دو نفر پیمان عشق میبندند و قسم میخورند که روحشان یکی شود ولی در میانه راه یکی پیمان فراموش میکند و با پشت پا زدن به همه قول و قرارها راهش را از همسرش جدا میکند، طوفانی عاطفی شروع میشود که نتیجهاش جز فروپاشی بنیان زندگی نیست.
بیوفایی، زن و مرد نمیشناسد و آن کس که بیاعتقادتر به محبت است در بیوفایی پیشی میگیرد و قلبش را که قرار بود فقط برای یک نفر باشد به همه مشتریان عرضه میکند.
خلا عاطفی و سایه سنگین سوم شخص
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی، میگوید: بروز خیانت در زندگی زناشویی هیچ مشابهتی با این فرآیند در روابط اجتماعی ندارد. در روابط اجتماعی به خاطر پایین آمدن سطح اعتماد ممکن است حوادثی روی دهد که منجر به این ناهنجاری شود به طوری که داد و ستد، روابط دوستی، روابط شغلی و... از جمله روابطی هستند که در معرض خیانت قرار میگیرند. اما در روابط زناشویی مصادیق بارز خیانت از یک نگاه شروع میشود و ممکن است هر زوج خیانت را به نوعی از رفتار ربط بدهند.
حرف زدن بسیار صمیمانه با یک زن یا مرد بیگانه، گرم گرفتن یا درخواست برای موضوع یا موردی از سوی زن یا شوهر میتواند در این بحث بگنجد، اما به طور کلی در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از چارچوبهای اخلاقی و موازین ارزشی به نحوی که فرد مرتکب چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است دیگر قابل اعتماد نباشد.
ابهری با واکاوی ریشه خیانت در زندگی مشترک میگوید: در ریشهیابی بروز این مشکل میتوان گفت کمبودهای زندگی زناشویی احتمال بروز آن را بیشتر میکند یعنی چه از نظر روابط جنسی و چه از نظر ارتباطات عاطفی کلامی وقتی زن یا شوهر احساس خلا میکند و باور دارد که همسرش نمیتواند آن خلا را پر کند، به بیراهه کشیده میشود.
در این میان نقش شخص ثالث از نظر وسوسه و پافشاری در برقراری ارتباط نباید از نظر دور داشته شود، چون مرد یا زن درست در زمانی که به دنبال محبت میگردند، کسی سر راه سبز میشود و درست از همان نقطه ضعف شروع میکند. بنابراین دسیسههای شیطانی او به ثمر مینشیند و رابطه برقرار میشود.
این آسیبشناس ادامه میدهد: از نگاه آسیبشناسی رفتاری، زن و شوهر اولین کسانی هستند که متوجه انحراف و خیانت زوج میشوند، ولی در پارهای از اوقات این پدیده ناخواسته وارد زندگی زناشویی میشود یعنی فرد اصلا باور نمیکند مرتکب چنین عملی شود و فقط به خاطر احساس وابستگی به برقراری ارتباط، آن رابطه را ادامه میدهد.
اما زشتترین حالت خیانت وقتی است که فرد سوم با قصد گسستن روابط عاطفی زوجین وارد عمل میشود و حتی برای از میان برداشتن مانع وجود زن یا شوهر با همدستی همسر خیانتکار دست به خون نیز آلوده میکند. درواقع در این شرایط بحث رقابت نیست، بلکه موضوع خیانت و از میان برداشتن یک انسان است.
این متخصص علوم رفتاری این گونه خیانتها را ناشی از هوسهای شیطانی میداند و میگوید: در مقابل این عده زنها و مردهایی هستند که به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی حتی به اندازه یک نگاه حاضر به وارد کردن لطمه به روابط خود نیستند و با وجود همه کمبودها و مشکلات پاکدامنی و صداقت خود را حفظ میکنند و در نهایت از راههای قانونی و شرعی به رابطه خود خاتمه میدهند و پس از آن به فکر تشکیل زندگی دیگری میافتند.
او روی آوردن افراد به خیانت به همسر را ناشی از عوامل متعددی میداند و توضیح میدهد: اصل خیانت در روابط عاطفی و رفتاری به تربیت اول خانواده، باورها، آداب، رسوم و فرهنگ خانوادگی، شرایط گذران دوران قبل از ازدواج و درجه خلوص و ایمان برمیگردد یعنی وقتی دختر یا پسری در خانواده خود خیانت والدین را تجربه میکند و آن را در روابط دوستی پیش از ازدواج هم آزمایش میکند، ممکن است در زندگی مشترک نیز به همان راه کشیده شود.
ابهری ادامه میدهد: با توجه به مطالعات انجام شده در مورد مردان و زنانی که در زندگی زناشویی مرتکب اینگونه خطاها میشوند، درجه ایمان و باورهای عقیدتی به عنوان واکسن ضدخیانت شناخته میشود به طوری که اگر این باورها در فرد کمرنگ باشد، میزان تسلطش بر زندگی و کنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف میشود.
وی به برخی از توجیهات رایج نظیر اینکه همسرم نامرتب و سهلانگار بود اشاره میکند و میگوید: برخی از گفتههای همسرانی که به خیانت روی آوردهاند درست است، یعنی نماد رفتاری بعضی از زوجین در خانه میتواند منجر به پایهریزی انحرافات رفتاری شود. مثلا مردی که با ظاهری نامرتب و بدون توجه به سلیقه و علاقه همسرش هر چه خود میخواهد انجام میدهد یا بانوانی که در خانه وضعی نامرتب و آشفته دارند روابط عاطفیشان دچار تزلزل شود.
البته نباید فراموش کرد که در پارهای از اوقات بعضی از همسران خیانت را به عنوان ابزار انتقام انتخاب میکنند یعنی وقتی متوجه انحراف رفتاری همسر خود میشوند با اینکه قصد این کار را ندارند، براساس تصمیمات شتابزده و غیرمنطقی و با هدف انتقامگیری مرتکب خیانت میشوند.
بیتوجهی به وفاداری
دکتر علی انتظاری، استاد دانشگاه، این موضوع را از زاویه دیگری بررسی میکند و میگوید: ارزشی که میتواند مانع خیانت شود، وفاداری است. یعنی افراد باید باور داشته باشند پیمانی بستهاند و نباید از آن تخطی کنند. اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است و کسی روی آن تاکید ندارد، درواقع در جامعه ما به خاطر تفکیک نشدن فرهنگ و شرع، این ذهنیت در مردان ایجاد شده که ازدواج موقت یا مجدد یک امکان شرعی است، یعنی آنها فکر میکنند شرع فرصتی را برای خیانت مهیا کرده و آن را تایید میکند. این درست مثل این است که قانون به ما اجازه بدهد تا انتهای یک جاده برویم، ولی آیا واقعا لزومی دارد که همه افراد تا آخر جاده بروند؟
او با بیان این مقدمه عوامل دخیل در بروز خیانت را برمیشمرد و میگوید: تداخل مرزهای فرهنگ و شرع از علل اصلی خیانت مردان است، ولی تلافی کردن یا وجود توهم خیانت از مهمترین دلایل خیانت زنان محسوب میشود. این در حالی است که خیانت زن میتواند از انجام ندادن وظیفه مردان ناشی شود. مثلا مردی که به خاطر فشار اقتصادی بیشتر به کسب درآمد توجه دارد و محبت کردن به همسر و تامین نیازهای عاطفی او را از یاد میبرد، باعث ایجاد خلا در خانواده میشود که میتواند زمینه بروز خیانت را فراهم کند.
انتظاری در ادامه به بروز خیانت تحت تاثیر جهانی شدن اشاره میکند و توضیح میدهد: جهانی شدن در واقع به معنی غربیشدن است و فرهنگ غرب، لذتگرایی، ظاهرگرایی و زندگی دنیوی را ترویج میکند.
پس در چنین جامعهای افراد لذتهای مادی را بر لذتهای معنوی ترجیح میدهند. همان طور که میبینیم زنان و مردان ما همواره تلاش میکنند تا با شیوههای مختلف خود را زیبا کنند. این در حالی است که گرایشهای التذاذی به جای گرایشهای معنوی روحانی در مردان، مزید بر علت شده و وفاداری را کمرنگ میکند و فرد را به جایی میرساند که براحتی تن به ارتباط با افرادی غیر از همسرش بدهد.
این استاد دانشگاه، تاخیر در سن ازدواج و مایل نبودن به ازدواج و علاقه به داشتن روابط آزادانه را از جمله عوامل زمینهساز خیانت میداند و میگوید: اینکه برای افراد امکان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه ازدواج هم وجود داشته باشد، باعث میشود فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و در عین حال امکان برقراری ارتباط برای افرادی که یکبار ازدواج کردهاند نیز فراهم شود. در این میان برخی دوست ندارند زیر بار مسوولیت زندگی مشترک بروند پس سعی میکنند خودشان را در اختیار کسانی که وضعیت مالی مناسبی دارند قرار دهند که این افراد هم کسانی نیستند جز افراد متاهلی که صاحب زن و فرزندند.
سلام محبت، خداحافظ خیانت
این جامعهشناس البته در کنار تمام این عوامل به نقش محبت در زندگی زناشویی تاکید ویژهای دارد و میگوید: بعضی از افراد از سردی روابط با همسرشان ناراحتند به همین سبب احساس تعهد نسبت به او نمیکنند. بویژه در مردان اگر چه آنها افرادی تنوعطلب هستند، اما هرگز نمیخواهند زندگیشان صدمه ببیند. پس اگر زن بتواند حس تعلق و تعهد به خانواده و اینکه مرد، زن و بچههایش را دوست داشته باشد را تقویت کند به واسطه تقویت روابط عاطفی احتمال بروز خیانت کم میشود.
نشانه های جذاب یک زندگی عاشقانه
نشانه های یک زندگی عاشقانه
1) برای همدیگر وقت صرف میکنیم.
2) به همه میگویم که دوستش دارم.
۳) برای قدردانی از محبتهایش، نامهٔ عاشقانهای برایش مینویسم.
۴) در جمع از او تعریف میکنم.
۵) وقتی غمگین است سعی میکنم ناراحتیاش را بفهمم و او را درک کنم.
۶) همیشه در اتفاقات خوب و مهم زندگی او را سهیم میکنم قبل از این که دیگران چیزی بدانند.
۷) در همه مراحل زندگی باهم برنامه ریزی میکنیم.
۸) همواره مراقبش هستم و به نیازهایش توجه خاصی نشان میدهم.
۹) آرامش را در همه حال حفظ میکنم.
۱۰) باورهایم را نسبت به او همواره حفظ میکنم.
۱۱) پس از به پایان رسیدن روزهای پرتحرک، شبها همه چیز را برایش تعریف میکنم.
۱۲) اولین کسی هستم که تولدش را تبریک میگویم.
۱۳) به کارهایی که برایم انجام میدهد توجه میکنم و قدردان محبتهای او هستم.
۱۴) ازدواجمان را از موهبتهای الهی میدانم.
۱۵) برای سلامتیاش صدقه میدهم.
۱۶) در یک مکان یادداشتی محبتآمیز برایش پنهان میکنم و او را راهنمایی میکنم تا پیدایش کند.
۱۷) در همه لحظات زندگی با گذشت رفتار میکنم.
۱۸) سعی میکنم که همیشه سرزنده و شوخ طبع باشم.
۱۹) کارهایی که نشان دهندهٔ محبتم نسبت به اوست برایش انجام میدهم.
۲۰) هرگاه از او خیلی عصبانی هستم به نکات مثبتش هم فکر میکنم.
۲۱) اگر احساس کنم از وسایل شخصیاش چیزی کم دارد ولی خودش نمیخرد، حتماً برایش تهیه میکنم.
۲۲) همه هدایایی را که به من داده است، از صمیم قلب دوست دارم.
۲۳) همیشه دل آرام یکدیگر هستیم.
قابل توجه دختر خانم هایی که شوهر پیدا نمی کنند!
دوست دارید ازدواج کنید اما احساس میکنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند بهعنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند؟
اطرافتان کسانی هستند که مشترکات زیادی با شما دارند اما آنها هم تنها بهعنوان یک دوست روی شما حساب میکنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟
دوستان دوره دبیرستان و دانشگاهتان یکییکی سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و احساس میکنید که تنها ماندهاید؟ اگر مدام ذهنتان را با این فکر و خیالها پر کردهاید، بهتر است دست بردارید و از مجردیتان یک بحران پر از غصه نسازید.
شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید و نتوانستهاید آنطور که باید برای ساختن یک زندگی مشترک آماده شوید. ازدواج کردن موضوعی نیست که بتوان برایش الگو و راه حل ارائه کرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواجتان آمادهتر شوید و دست از این نگرانیها هم بردارید.
آه و ناله نکنید
به منفیبافیهایتان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا خانوادهتان صحبت میکنید، خشم یا عصبانیتتان از اینکه ازدواج نکردهاید را بروز ندهید. به جای اینکه مدام از ازدواج نکردنتان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابلتان جالب است گفتوگو کنید.
میتوانید با توجه به شخصیت فرد مقابلتان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکردهاید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برایتان مناسب باشد روبهرو نشدهاید.
دوستیهایتان را خراب نکنید
برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس میکنید، میتواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا میتوانید زوج خوبی برای هم باشید یا اینکه او هم همین علاقه را به شما دارد؟
هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشقتان به زبان بیزبانی، رابطه دوستیتان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنشهایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید.
از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقهمند است، واکنش خصمانهای نشان ندهید و دوستیتان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش میدهد و تنهاییتان را از بین میبرد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که بهخاطر اینکه عاشقتان نیست از زندگیتان بیرون برود؟
زندگیتان را شلوغ کنید
برای مشغول کردن ذهنتان و شلوغ کردن زندگیتان راههای دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچچیز نمیتواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر ازتکبعدی بودن دست بردارید و مشغولیتهای دیگری برای خودتان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر میکند. سعی کنید کار مورد علاقهتان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگیتان دلیلی پیدا کنید.
این دلیل میتواند کار، تحصیل، دوستان، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمیتواند جای یک رابطه حمایتگرانه و عاطفی را پر کنداما اگر شما زندگیتان را پوچ و بیمعنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن بهخود و زندگیتان داشته باشید، حالتان خیلی بهتر از حالا میشود.
قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر میشود. ممکن است با ازدواجکردن هر کدام آنها از خود بپرسید که چرا شمانتوانستهاید یکی از گزینهها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار میگیرند اما به جای این فکر و خیالها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایدهآل ضروری هستند.
آدمهای اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگیتان انجام میدهید روی شما قضاوت میکنند. بدخلقیها، بهانهگیریها، رفتارهایی که با خانوادهتان دارید و بسیاری موارد دیگرمیتواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزارتان میدهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهرسازی کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه اینها را تغییر دهید.
از رابطههایتان درس بگیرید
ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکستهای مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. بهجای اینکه احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکستها درس بگیرید. رابطههای شما به چه دلایلی شکست خورده؟
چه اشتباهاتی کردهاید و چه کارهایی میتوانستید و نکردهاید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل میگیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید.
رابطهها و زندگیهای مشترک اطرافیانتان هم میتواند برای شما الگوی خوبی باشد اینکه چه رفتارهایی انجام میدهند که از نظرتان اشتباه است و باید از آنها بپرهیزید و چه رفتارهایی میتواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد.
از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطرافتان هم دقت کنید. شاید با همین بررسیها بتوانید در تصمیمگیری آیندهتان هم موفقتر باشید و بدانید که چه مردی میتواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.
وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاریهای بیمورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرفهایشان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستانتان کسی را برای ازدواج به شما معرفی میکنند
اما شما اهمیتی نمیدهید، باید کمی در نگاهتان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفتهای با خواستگارهایتان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدمها را بهانه نه گفتن نکنید.
فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که میتوان از آنها ایراد گرفت.
شما نمیتوانید یک شخصیت بیعیب و نقص را بهعنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
تکلیفتان را روشن کنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش میدهد چنین قدمی بردارید.
اگر نمیدانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید. با شرکت در کلاسهای آمادگی ازدواج میتوانید تا حدودی تکلیفتان را روشن کنید و هم آگاهانهتر انتخاب کنید و هم منطقیتر پیش بروید.
زن داری آدابی دارد که کمتر مردی به تمامی آن آراسته است. زنها غیر قابل شناخت نیستند این مردها هستند که برای شناخت پیدا کردن و یاد گرفتن آداب زن داری هزینه نمی کنند.
آداب زنداری
اینکه بسیاری از مردها عادت کرده اند همواره در گپ و گفتگوهایشان از زنان انتقاد کنند، خود نشانه عدم مهارت در زن داری و ناکامیهای آنها در داشتن ارتباط موفق با همسرانشان است. شاید یک علت ناکامی بیشتر مردها، در این است که مردها مانند زنان برای شناخت همسرانشان و جستجوی راههای مناسب برای داشتن روابط موفقتر تلاش نمی کنند. زنان همواره در مباحث جمعهای زنانه، مطالعه کتابهای خانوادگی، مشاوره های خانواده و ... پویایی و تلاش خود را برای داشتن روابطی موفقتر و حفظ خانواده نشان می دهند. حال آنکه مردها معمولا از روی عادات اجتماعی و غرور بیشتر از چنین مباحثی پرهیز می کنند.
به هر حال چنانچه هر مردی آداب همسرداری را که شامل مهارتهایی در کلام ،رفتار و اتخاذ تصمیم های مناسب در موقعیتهای مختلف است، بیاموزد می تواند از ازدواج خود بهره ی بیشتری برده و همسرش را نیز سعادتمند سازد.
این مهارتها را شاید بتوان به بیان ساده اینطور توضیح داد:
هر مردی باید بلد باشد همسرش را از محبت سیر کند: و از طریق محبت خالص ، رضایت و تعهد او را در زندگی بیشتر نماید. اما این محبت لازم است به شکلی اعمال شود که توقعات غیر منطقی و زیاده از حد ایجاد نکند. در حالیکه بسیاری از مردها یا خشک و خشن رفتار می کنند یا محبت را با انقیاد و تسلیم در هم می آمیزند. هیچ دلیلی ندارد مردی که به همسرش وفادار و علاقمند است، روابطش را با دیگران به دلخواه و میل همسرش تنظیم کند. و البته دلیلی هم ندارد که اگر می خواهد همسرش را مجاب به ترک رفتار یا قبول رفتاری کند او را آزار دهد. اینها مباحثی است که معمولا بی جهت با هم خلط می شوند.
اگر مردی می خواهد کار درستی که رضایت همسرش در آن نیست انجام دهد، کافی است سیاستمدارانه به همسرش اطمینان دهد که این مخالفت هیچ ربطی به محبت بین آن دو ندارد. یعنی مخالفت عاطفی نیست. بلکه مثلا به دلیل رعایت فلان مصلحت لازم است و حتی به میل خودش نیز نیست و ... در این صورت از مقاومت همسرش به طرز فوق العاده ای خواهد کاست. اما اگر اهمیتی به درک عاطفی همسرش ندهد، یا باید طعم شکست را تجربه کند یا در مقابل حمله احساسات منفی مقاومتی سخت را تجربه کند. زیرا قدرت زنان مانند قدرت مردان مادی نیست بلکه نرم ، نامرئی، احساسی و البته بسیار تاثیر گذار است.
هر مردی باید بتواند عشق و محبت، وفاداری، حمایت و مسئولیت پذیری خودش را به همسرش ثابت کند و اطمینان و اعتماد را همواره در روابطشان زنده نگه دارد:
امام صادق (ع) فرمودند:بر شوهر در تعامل با همسرش سه چیز ضروری است:
موافقت با وی تا محبت و موافقت و میل او را به خود جلب کند ،خوش اخلاقی با وی و دلبری از او با آراستگی ظاهر در نگاهش و گشایش در زندگی برای او.(تحف العقول)١
معذب نگهداشتن زنان در حالت شک و بی اعتمادی ،یا نشانه ی بی علاقگی و بی مسئولیتی مرد است یا نشانه عدم مهارت او در تفهیم و تثبیت اینها . در هر حالت این وظیفه ای است که هر گاه مردی از انجام آن سر باز می زند خودش تاوان آن را بیش از هر کسی پس خواهد داد.
هر مرد متاهلی باید ارتباط عاطفی و شایسته ای با والدین خود داشته باشد: اما باید توجه داشته باشد نه به خاطر این ارتباط، همسرش را تباه کند و او را مجبور به تحمل ناملایمت ها و بدرفتاریها از طرف خانواده خود کند، نه به خاطر خرسندی همسرش ، به قطع رحم یا بی محبتی در حق خانواده خود رضایت دهد. غیر از این باشد از مروت و مردانگی به دور است چه در اختلافات معمول بین دو طرف رش مقصر باشد یا والدینش. در هر صورت وظیفه او مراعات هر دو طرف است. مرد متعادل کسی است که به خاطر احسان به والدین همسرش را نیازارد و به خاطر امیال همسرش ، نسبت به والدینش بی عاطفه نشود. در این باره این نکته نیز لازم به تذکر است که مردها خودشان موظف به احسان و خدمت به پدر و مادر هستند و مجاز نیستند همسر خود را به خدمت والدین خود درآورند.
هر مردی باید بتواند روابط حسنه ای با خانواده همسرش برقرار کند تا او را نزد خانواده اش شرمنده نکند: اما نباید اجازه دهد این روابط به اختیارات او و مسئولیت او در سرپرستی خانواده لطمه وارد کند. بنابراین ضمن پرهیز از کج روی و سلطه پذیری، ملزم به معاشرت با آنهاست .این حسن معاشرت با خانواده همسر از حقوق مسلم زنان است و از مصادیق عاشروهن بالمعروف خواهد بود.
هر مردی باید به تعهداتی که قبل یا بعد از ازدواج می دهد پایبند بماند: لذا قبول کردن تعهداتی که از عهده آن بر نمی آید ، یا واقعا قصد رعایت آن را ندارد ،فریب و نامردی است.
هر مرد مسلمان متاهلی موظف است مخارج زندگی خود و همسرش را در حد معقول و منطقی و با رعایت شانیت همسرش بپردازد: بهانه های مختلفی مثل خرید وسیله ای یا جمع آوری مال برای آینده ای بهتر و ... دلیل بر خساست و سختگیری نمی شود مگر اینکه با توافق و رضایت همسر باشد.
وقتی شوهری پذیرفت که همسرش شاغل باشد دیگر نباید به خاطر شغل همسرش او را آزار دهد و به طرق غیر مستقیم وی را تحت فشار قرار دهد. از جمله لازم است در انجام کارهای خانه به حدی که همسرش تحت فشار قرار نگیرد، کمک کند.
مردها موظفند از همسران خود حمایت کنند: این حمایت گاهی کلامی گاهی عملی است. کمرویی، عصبیت ،ناواردی و ... دلیل بر فرار از مسئولیت حمایت نمی شود. اما این حمایت هم نباید به شکلی صورت پذیرد که زنی را بر انجام کارهای نادرست دلیر کند. بلکه باید موجب اطمینان و اعتماد شود.
اگر زنی بد اخلاق بود و شوهر بر این بد اخلاقی صبر کرد ،طبق دین اسلام پاداش خواهد گرفت.رسول خدا می فرمایند : هر مردی که بر بداخلاقی همسرش برای خدا شکیبایی کند .خدا برای صبر وی در هر بار ،پاداشی همانند پاداش صبر ایوب در برابر بلای او به وی می دهد.( ثواب الاعمال)2