نشانه های جذاب یک زندگی عاشقانه
نشانه های یک زندگی عاشقانه
1) برای همدیگر وقت صرف میکنیم.
2) به همه میگویم که دوستش دارم.
۳) برای قدردانی از محبتهایش، نامهٔ عاشقانهای برایش مینویسم.
۴) در جمع از او تعریف میکنم.
۵) وقتی غمگین است سعی میکنم ناراحتیاش را بفهمم و او را درک کنم.
۶) همیشه در اتفاقات خوب و مهم زندگی او را سهیم میکنم قبل از این که دیگران چیزی بدانند.
۷) در همه مراحل زندگی باهم برنامه ریزی میکنیم.
۸) همواره مراقبش هستم و به نیازهایش توجه خاصی نشان میدهم.
۹) آرامش را در همه حال حفظ میکنم.
۱۰) باورهایم را نسبت به او همواره حفظ میکنم.
۱۱) پس از به پایان رسیدن روزهای پرتحرک، شبها همه چیز را برایش تعریف میکنم.
۱۲) اولین کسی هستم که تولدش را تبریک میگویم.
۱۳) به کارهایی که برایم انجام میدهد توجه میکنم و قدردان محبتهای او هستم.
۱۴) ازدواجمان را از موهبتهای الهی میدانم.
۱۵) برای سلامتیاش صدقه میدهم.
۱۶) در یک مکان یادداشتی محبتآمیز برایش پنهان میکنم و او را راهنمایی میکنم تا پیدایش کند.
۱۷) در همه لحظات زندگی با گذشت رفتار میکنم.
۱۸) سعی میکنم که همیشه سرزنده و شوخ طبع باشم.
۱۹) کارهایی که نشان دهندهٔ محبتم نسبت به اوست برایش انجام میدهم.
۲۰) هرگاه از او خیلی عصبانی هستم به نکات مثبتش هم فکر میکنم.
۲۱) اگر احساس کنم از وسایل شخصیاش چیزی کم دارد ولی خودش نمیخرد، حتماً برایش تهیه میکنم.
۲۲) همه هدایایی را که به من داده است، از صمیم قلب دوست دارم.
۲۳) همیشه دل آرام یکدیگر هستیم.
قابل توجه دختر خانم هایی که شوهر پیدا نمی کنند!
دوست دارید ازدواج کنید اما احساس میکنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند بهعنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند؟
اطرافتان کسانی هستند که مشترکات زیادی با شما دارند اما آنها هم تنها بهعنوان یک دوست روی شما حساب میکنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟
دوستان دوره دبیرستان و دانشگاهتان یکییکی سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و احساس میکنید که تنها ماندهاید؟ اگر مدام ذهنتان را با این فکر و خیالها پر کردهاید، بهتر است دست بردارید و از مجردیتان یک بحران پر از غصه نسازید.
شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید و نتوانستهاید آنطور که باید برای ساختن یک زندگی مشترک آماده شوید. ازدواج کردن موضوعی نیست که بتوان برایش الگو و راه حل ارائه کرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواجتان آمادهتر شوید و دست از این نگرانیها هم بردارید.
آه و ناله نکنید
به منفیبافیهایتان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا خانوادهتان صحبت میکنید، خشم یا عصبانیتتان از اینکه ازدواج نکردهاید را بروز ندهید. به جای اینکه مدام از ازدواج نکردنتان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابلتان جالب است گفتوگو کنید.
میتوانید با توجه به شخصیت فرد مقابلتان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکردهاید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برایتان مناسب باشد روبهرو نشدهاید.
دوستیهایتان را خراب نکنید
برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس میکنید، میتواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا میتوانید زوج خوبی برای هم باشید یا اینکه او هم همین علاقه را به شما دارد؟
هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشقتان به زبان بیزبانی، رابطه دوستیتان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنشهایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید.
از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقهمند است، واکنش خصمانهای نشان ندهید و دوستیتان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش میدهد و تنهاییتان را از بین میبرد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که بهخاطر اینکه عاشقتان نیست از زندگیتان بیرون برود؟
زندگیتان را شلوغ کنید
برای مشغول کردن ذهنتان و شلوغ کردن زندگیتان راههای دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچچیز نمیتواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر ازتکبعدی بودن دست بردارید و مشغولیتهای دیگری برای خودتان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر میکند. سعی کنید کار مورد علاقهتان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگیتان دلیلی پیدا کنید.
این دلیل میتواند کار، تحصیل، دوستان، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمیتواند جای یک رابطه حمایتگرانه و عاطفی را پر کنداما اگر شما زندگیتان را پوچ و بیمعنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن بهخود و زندگیتان داشته باشید، حالتان خیلی بهتر از حالا میشود.
قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر میشود. ممکن است با ازدواجکردن هر کدام آنها از خود بپرسید که چرا شمانتوانستهاید یکی از گزینهها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار میگیرند اما به جای این فکر و خیالها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایدهآل ضروری هستند.
آدمهای اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگیتان انجام میدهید روی شما قضاوت میکنند. بدخلقیها، بهانهگیریها، رفتارهایی که با خانوادهتان دارید و بسیاری موارد دیگرمیتواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزارتان میدهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهرسازی کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه اینها را تغییر دهید.
از رابطههایتان درس بگیرید
ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکستهای مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. بهجای اینکه احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکستها درس بگیرید. رابطههای شما به چه دلایلی شکست خورده؟
چه اشتباهاتی کردهاید و چه کارهایی میتوانستید و نکردهاید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل میگیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید.
رابطهها و زندگیهای مشترک اطرافیانتان هم میتواند برای شما الگوی خوبی باشد اینکه چه رفتارهایی انجام میدهند که از نظرتان اشتباه است و باید از آنها بپرهیزید و چه رفتارهایی میتواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد.
از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطرافتان هم دقت کنید. شاید با همین بررسیها بتوانید در تصمیمگیری آیندهتان هم موفقتر باشید و بدانید که چه مردی میتواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.
وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاریهای بیمورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرفهایشان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستانتان کسی را برای ازدواج به شما معرفی میکنند
اما شما اهمیتی نمیدهید، باید کمی در نگاهتان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفتهای با خواستگارهایتان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدمها را بهانه نه گفتن نکنید.
فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که میتوان از آنها ایراد گرفت.
شما نمیتوانید یک شخصیت بیعیب و نقص را بهعنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
تکلیفتان را روشن کنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش میدهد چنین قدمی بردارید.
اگر نمیدانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید. با شرکت در کلاسهای آمادگی ازدواج میتوانید تا حدودی تکلیفتان را روشن کنید و هم آگاهانهتر انتخاب کنید و هم منطقیتر پیش بروید.
زن داری آدابی دارد که کمتر مردی به تمامی آن آراسته است. زنها غیر قابل شناخت نیستند این مردها هستند که برای شناخت پیدا کردن و یاد گرفتن آداب زن داری هزینه نمی کنند.
آداب زنداری
اینکه بسیاری از مردها عادت کرده اند همواره در گپ و گفتگوهایشان از زنان انتقاد کنند، خود نشانه عدم مهارت در زن داری و ناکامیهای آنها در داشتن ارتباط موفق با همسرانشان است. شاید یک علت ناکامی بیشتر مردها، در این است که مردها مانند زنان برای شناخت همسرانشان و جستجوی راههای مناسب برای داشتن روابط موفقتر تلاش نمی کنند. زنان همواره در مباحث جمعهای زنانه، مطالعه کتابهای خانوادگی، مشاوره های خانواده و ... پویایی و تلاش خود را برای داشتن روابطی موفقتر و حفظ خانواده نشان می دهند. حال آنکه مردها معمولا از روی عادات اجتماعی و غرور بیشتر از چنین مباحثی پرهیز می کنند.
به هر حال چنانچه هر مردی آداب همسرداری را که شامل مهارتهایی در کلام ،رفتار و اتخاذ تصمیم های مناسب در موقعیتهای مختلف است، بیاموزد می تواند از ازدواج خود بهره ی بیشتری برده و همسرش را نیز سعادتمند سازد.
این مهارتها را شاید بتوان به بیان ساده اینطور توضیح داد:
هر مردی باید بلد باشد همسرش را از محبت سیر کند: و از طریق محبت خالص ، رضایت و تعهد او را در زندگی بیشتر نماید. اما این محبت لازم است به شکلی اعمال شود که توقعات غیر منطقی و زیاده از حد ایجاد نکند. در حالیکه بسیاری از مردها یا خشک و خشن رفتار می کنند یا محبت را با انقیاد و تسلیم در هم می آمیزند. هیچ دلیلی ندارد مردی که به همسرش وفادار و علاقمند است، روابطش را با دیگران به دلخواه و میل همسرش تنظیم کند. و البته دلیلی هم ندارد که اگر می خواهد همسرش را مجاب به ترک رفتار یا قبول رفتاری کند او را آزار دهد. اینها مباحثی است که معمولا بی جهت با هم خلط می شوند.
اگر مردی می خواهد کار درستی که رضایت همسرش در آن نیست انجام دهد، کافی است سیاستمدارانه به همسرش اطمینان دهد که این مخالفت هیچ ربطی به محبت بین آن دو ندارد. یعنی مخالفت عاطفی نیست. بلکه مثلا به دلیل رعایت فلان مصلحت لازم است و حتی به میل خودش نیز نیست و ... در این صورت از مقاومت همسرش به طرز فوق العاده ای خواهد کاست. اما اگر اهمیتی به درک عاطفی همسرش ندهد، یا باید طعم شکست را تجربه کند یا در مقابل حمله احساسات منفی مقاومتی سخت را تجربه کند. زیرا قدرت زنان مانند قدرت مردان مادی نیست بلکه نرم ، نامرئی، احساسی و البته بسیار تاثیر گذار است.
هر مردی باید بتواند عشق و محبت، وفاداری، حمایت و مسئولیت پذیری خودش را به همسرش ثابت کند و اطمینان و اعتماد را همواره در روابطشان زنده نگه دارد:
امام صادق (ع) فرمودند:بر شوهر در تعامل با همسرش سه چیز ضروری است:
موافقت با وی تا محبت و موافقت و میل او را به خود جلب کند ،خوش اخلاقی با وی و دلبری از او با آراستگی ظاهر در نگاهش و گشایش در زندگی برای او.(تحف العقول)١
معذب نگهداشتن زنان در حالت شک و بی اعتمادی ،یا نشانه ی بی علاقگی و بی مسئولیتی مرد است یا نشانه عدم مهارت او در تفهیم و تثبیت اینها . در هر حالت این وظیفه ای است که هر گاه مردی از انجام آن سر باز می زند خودش تاوان آن را بیش از هر کسی پس خواهد داد.
هر مرد متاهلی باید ارتباط عاطفی و شایسته ای با والدین خود داشته باشد: اما باید توجه داشته باشد نه به خاطر این ارتباط، همسرش را تباه کند و او را مجبور به تحمل ناملایمت ها و بدرفتاریها از طرف خانواده خود کند، نه به خاطر خرسندی همسرش ، به قطع رحم یا بی محبتی در حق خانواده خود رضایت دهد. غیر از این باشد از مروت و مردانگی به دور است چه در اختلافات معمول بین دو طرف رش مقصر باشد یا والدینش. در هر صورت وظیفه او مراعات هر دو طرف است. مرد متعادل کسی است که به خاطر احسان به والدین همسرش را نیازارد و به خاطر امیال همسرش ، نسبت به والدینش بی عاطفه نشود. در این باره این نکته نیز لازم به تذکر است که مردها خودشان موظف به احسان و خدمت به پدر و مادر هستند و مجاز نیستند همسر خود را به خدمت والدین خود درآورند.
هر مردی باید بتواند روابط حسنه ای با خانواده همسرش برقرار کند تا او را نزد خانواده اش شرمنده نکند: اما نباید اجازه دهد این روابط به اختیارات او و مسئولیت او در سرپرستی خانواده لطمه وارد کند. بنابراین ضمن پرهیز از کج روی و سلطه پذیری، ملزم به معاشرت با آنهاست .این حسن معاشرت با خانواده همسر از حقوق مسلم زنان است و از مصادیق عاشروهن بالمعروف خواهد بود.
هر مردی باید به تعهداتی که قبل یا بعد از ازدواج می دهد پایبند بماند: لذا قبول کردن تعهداتی که از عهده آن بر نمی آید ، یا واقعا قصد رعایت آن را ندارد ،فریب و نامردی است.
هر مرد مسلمان متاهلی موظف است مخارج زندگی خود و همسرش را در حد معقول و منطقی و با رعایت شانیت همسرش بپردازد: بهانه های مختلفی مثل خرید وسیله ای یا جمع آوری مال برای آینده ای بهتر و ... دلیل بر خساست و سختگیری نمی شود مگر اینکه با توافق و رضایت همسر باشد.
وقتی شوهری پذیرفت که همسرش شاغل باشد دیگر نباید به خاطر شغل همسرش او را آزار دهد و به طرق غیر مستقیم وی را تحت فشار قرار دهد. از جمله لازم است در انجام کارهای خانه به حدی که همسرش تحت فشار قرار نگیرد، کمک کند.
مردها موظفند از همسران خود حمایت کنند: این حمایت گاهی کلامی گاهی عملی است. کمرویی، عصبیت ،ناواردی و ... دلیل بر فرار از مسئولیت حمایت نمی شود. اما این حمایت هم نباید به شکلی صورت پذیرد که زنی را بر انجام کارهای نادرست دلیر کند. بلکه باید موجب اطمینان و اعتماد شود.
اگر زنی بد اخلاق بود و شوهر بر این بد اخلاقی صبر کرد ،طبق دین اسلام پاداش خواهد گرفت.رسول خدا می فرمایند : هر مردی که بر بداخلاقی همسرش برای خدا شکیبایی کند .خدا برای صبر وی در هر بار ،پاداشی همانند پاداش صبر ایوب در برابر بلای او به وی می دهد.( ثواب الاعمال)2
عشق و دوستی در روابط همسرها ممکن است ؟ آیا اگر کسی همسرش را دوست داشته باشدمی تواند روابط دوستانه ای نیز با او داشته باشد?
بسیاری از زوج ها قبل از ازدواج رسمی دارای روابط بسیار نزدیکی هستند ، اما به محض اینکه ازدواج کردند روابط سابق خود را از دست می دهند .
عشق و دوستی در روابط همسرها ممکن است ؟ آیا اگر کسی همسرش را دوست داشته باشد می تواند روابط دوستانه ای نیز با او داشته باشد ، چه مرزی بین روابط دوستانه و همسرداری وجود دارد .
روان شناس فرانسوی به نام کاترین مارچی به تمام این سوالات پاسخ می دهد :
_ عشق و دوستی در روابط همسرها ممکن است ؟
این روان شناس در پاسخ به این سوال می گوید :
عشق و دوستی در تمام روابط وجود دارد، حتی روابط دو دوست چه برسد به روابط همسرها . همه زوج ها در ابتدای زندگی عاشق یکدیگر هستند حتی اگر با عشق ازدواج نکرده باشند ، زیرا بسیاری از دختر و پسرها قبل از ازدواج تنها احساس مثبتی به طرف مقابل دارند ، روابطشان در حدی نبوده که رابطه دوستانه و نزدیک تری با یکدیگر داشته باشند ، در تمام این موارد عشق در چند سال اول زندگی دارای حضوری پر رنگ است اما بعد از چند سال با به وجود آمدن مشکلات و دعواهای لفظی و گاه جسمی ، عشق کم کم از زندگی رخت می بندد و جای خود را به نفرت ، بی حوصلگی و دلسردی می دهد .
برای اینکه روابط شما به این سمت و سو نرود توصیه می کنیم که همیشه سعی کنید گرمای وجود عشق را در نهان خود و همسرتان حفظ کنید .
_ چرا بعد از چند سال از زندگی مشترک مشکلات شروع می شوند ؟
اشتباه نکنید از همان ابتدا این مشکلات وجود داشته اند شاید با شدت کمتری اما از همان ابتدا حضور داشته اند ولی شما آنها را نمی دید و لمس نمی کردید تنها به دلیل اینکه همسر خود را دوست داشتید و بخاطر او حاضر به انجام هر کاری بودید اما با گذشت چند سال فاصله ها بین شما زیاد می شود و کم کم از همسرتان فاصله می گیرید .
_ آیا اگر کسی همسرش را دوست داشت روابط دوستانه صحیح نیست ؟
کدامیک بهتر است :روابط دوستانه یا عشق ؟
شما می توانید با روابط دوستانه ای که با همسرتان برقرار می کنید به سادگی با او صحبت کنید در عین اینکه عاشق او هستید و احساسات خود را انتقال می دهید .
_ روابط دوستانه در روابط زناشویی به چه معناست ؟
شما مانند یک دوست به همسرتان نزدیک هستید. با او رابطه فکری ، عاطفی دارید . دوستان صمیمی هیچ موضوعی را از هم مخفی نمی کنند البته باید بدانید دوستان در همه لحظه ها کنار هم هستند .
تعریف بدی که از رابطه بین زن و شوهر وجود دارد بدین ترتیب است که معمولا گفته می شود بهتر است با همسرتان دوست باشید ولی حد و مرزی مشخص نمی شود . شما باید بدانید که با همسرتان رابطه دوستانه یا رابطه همسری داشته باشید .
این دو هیچ تفاوتی با هم ندارند تنها تعاریف تجملاتی آنها را از هم دور کرده است .
شما می توانید با همسرتان دوست باشید ولی او فرسنگ ها از شما فاصله داشته باشد یا می توانید با همسرتان روابط معمولی بین زن و شوهرها را داشته باشید ولی طاقت ثانیه ای دوری از دیگری را نداشته باشید ، این روابط، بستگی به دید شما و همسرتان دارد .
البته لازم به ذکر است بسیاری از همسران برداشت غلطی از این روابط دارند و اگر شما از آنها بخواهید که مثل دو دوست با هم باشیم ، اگر همسر شما برداشت غلطی داشته باشد می تواند به جای شما دوست دیگری را اختیار کند و مدعی شود من دوستان زیادی دارم تو تنها دوست من نیستی ؟ مگر نه اینکه من و تو فقط دوست هستیم ؟
در آن هنگام شما چه پاسخی خواهید داد
توصیه مفیدی که به زوج ها می کنم بدین شرح است :
در لحظات سختی و مشکلاتی که بین شما و همسرتان رخ می دهد ، لحظه های خوبی را که عاشق یکدیگر بودید و ساعت های فراموش نشدنی را داشتید یاد آور شوید تا بخاطر بیاورید که همسرتان چقدر برایتان عزیز است .
چه طور همسرتان را غافلگیر کنید؟
در مورد غافلگیر کردن دقت کنید، این کار همیشه هم خوشایند نیست! یک جشن تولد پیش بینی نشده ، همیشه هم خوشایند نیست.
آیا پس از گذشت سال ها از آشنایی، باز هم زوج ها میتوانند یکدیگر را غافلگیر کنند؟ بله. دکتر گیسلن پاریس، نویسندۀ کتاب "عشق ورزیدن جلوی نزاع زوج ها را میگیرد" میگوید، بله میتوان؛ ضمناً این کار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
غافلگیر کردن طرف مقابل روشی است که نشان میدهد او را دوست دارید ...
غافلگیر کردن، توجه همسرتان را برای همیشه به سوی شما میکشاند
غافلگیر کردن تغییر سبک است
در مورد غافلگیر کردن دقت کنید، این کار همیشه هم خوشایند نیست!
غافلگیری در صورتی موفقیت آمیز است که خوشایند طرف مقابل باشد!
غافلگیر کردن طرف مقابل روشی است که نشان میدهد او را دوست دارید
غافلگیری یک امر غیر منتظره است که خلاف جهت عادت های همیشگی است. غافلگیری های خوب عموماً خوشایند هستند. یک هدیۀ غافگیر کننده علاوه بر ارزشمند بودنش، نشانۀ توجه فرد مقابل به شماست. اغلب ارزش آن هدیه به قیمتش نیست، ارزش آن در توجه گران بهایی است که در خود دارد.
شما از کتابی که دوست داشتید بخوانید حرف زده اید؟ او آن را به شما هدیه میدهد. حس میکنید که به حرف شما گوش داده، آن را شنیده و فهمیده است. و احساس خوشبختی میکنید.
غافلگیر کردن، توجه همسرتان را برای همیشه به سوی شما میکشاند
او همیشه منتظر یک ترانه بود که از ملودی اش خوشش میآمد، شما CD آن را برایش پیدا میکنید! با این کار نه تنها به او نشان میدهید زمانی که آهنگ را زمزمه میکرد به او گوش میدادید بلکه برای لذت بردن بیشتر خودتان هم سرمایه گذاری میکنید.
شما پس از سال ها بعد از ملاقات تان همچنان جذاب هستید. او را غافلگیر میکنید، تحت تأثیر این حرکت شما قرار گرفته است، میفهمد که شما برای او وقت صرف کرده اید، برای پیدا کردن آن آهنگ، برای به مغازه رفتن و خرید کردن زمان گذاشته اید.
غافلگیر کردن تغییر سبک است
شما عادات کوچک خود را دارید مانند محبت، عشق، روابط جنسی و ... طرف مقابل تان یک تغییر پیش بینی نشده به شما پیشنهاد میکند. کمی هوای تازه به زندگی تان دمیده میشود. این هوای تازه، همه چیز را تازه میکند.
آلن برای آخر هفته، سفر به مناطق دریایی را در نظر گرفته است. او میدانست که همسرش هم کمی احساس خستگی میکند و هم سفر به این مناطق را خیلی دوست دارد. او دو هفته قبل از سفر به همسرش اطلاع داد تا او زمان کافی برای آماده کردن خود و بهترین استفاده از این مسافرت را داشته باشد.
در مورد غافلگیر کردن دقت کنید، این کار همیشه هم خوشایند نیست!
یک جشن تولد پیش بینی نشده، همیشه هم خوشایند نیست.
درست همان روزی که همه برای جشن تولد 31 سالگی او آمده اند، او فرصت نکرده به آرایشگاه برود یا یک کار فوری برایش پیش آمده است... جشن هم خوب پیش نرفت. غافلگیر کردن به معنای در دام انداختن نیست. برخی افراد، که کمی سختگیر هستند، دوست ندارند در یک زمان پر استرس قرار بگیرند. بنابراین، میتوانید آنها را هم غافلگیر کنید اما تحت شرایطی، مثلاً مثل آلن، از قبل فرد مقابل را مطلع کنید.
غافلگیری در صورتی موفقیت آمیز است که خوشایند طرف مقابل باشد!
اگر شما شیفتۀ فوتبال هستید و به او بگویید: میخواستم غافلگیرت کنم، برای مسابقۀ امشب بلیط گرفته ام. اگر همسرتان از فوتبال متنفر باشد، از این پیشنهاد شما خوشحال نخواهد شد! همچنین ممکن است همسرتان بخواهد شما را به اپرا ببرد در حالی که شما یک مسابقۀ کشتی کج را ترجیح میدهد. یا کتابی که به او هدیه میدهید، آیا مطمئنید که او تمایل به خواندن آن دارد یا شما دوست دارید که آن را بخواند؟