آنچه مادران به دخترانشان نیاموخته اند !
مادران ما به دخترانشان نیاموخته اند که چگونه ابراز احساسات کنند تا مردها حالت تدافعی به خود نگیرند ویا چگونه از مرد درخواست حمایت کنند تا او با رضایت خاطر به این درخواست پاسخ دهد.
آنها نیاموخته اند که چگونه به همسرشان رسیدگی کنند بی آنکه برای او مادری کنند.
آنها نمی دانند چگونه نیازهای همسرشان را برآورده کنند بی آنکه از خواسته های خود بگذرند.
در گذشته زنهایی که به خواسته خودتوجه داشته باشند، همسرانشان را راضی و خشنود می کردند. در نتیجه، مادران ما نمی توانستند به دخترانشان بیاموزند که در عین بودن قوی و با اراده باشند و در کنار حمایت از همسرشان به خواسته ها و نیازهای خود نیز توجه داشته باشند.
پدران ما نمی توانستند به پسرانشان بیاموزند که بدون عصبانیت و پرخاشگری با همسرشان صحبت کنند.
مردان امروزی دیگر نقش الگوی رهبری خانواده را به شکلی که زنهایشان به آن احترام بگذارند، به خوبی ایفا نمی کنند. نمی دانند که چگونه قدرتمند و با اراده باشند و نیازهای عاطفی همسرانشان را هم برآورده کنند.
نباید پدر و مادر خود را به این دلیل که آنچه را نمی دانستند به ما نیاموختند و در آموزش ما کوتاهی کردند، سرزنش کنیم.
پدران ما درک نمی کردند که چگونه با زنان امروزی همفکری کنند. در مورد نیازهای زنها چیز زیادی نمی دانستند و از اهمیت احساسات زنانه بی خبر بودند.
بدون این درک، مردان امروزی نمی توانند مهارت های لازم برای حمایت از نیازهای زندگی زناشویی را بیاموزند. پدر و مادر ما مهارت های لازم برای موفقیت در دنیای جدید را به ما نیاموخته اند.
با توجه به این مطلب که ما نمی توانستیم این مهارتها را در خانواده خود بیاموزیم، می توانیم به سادگی از اشتباهات خود و همسرمان بگذریم. این طرز فکر شما را امیدوار می کند.
اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید
در 6 ماه تا یک سال اول زندگی مشترک همه چیز رمانتیک و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یکنواختی میگیرد اما این موضوع به این معنا نیست که شما دیگر عاشق هم نیستید ...
روزهای اول ازدواجتان را بهخاطر آورید که چطور عاشق و دلباخته همسرتان بودید. حتی تصور دوری از همسرتان غیرممکن بود اما بعد از گذشت زمان این شیفتگی و علاقه کمرنگ شده است. در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید که از این وضعیت به همسرتان شکایت میکنید؟ مطمئنا به همان میزان که همسرتان نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر کرده است شما نیز تغییر کردهاید اما به جای شکایت و ناامیدی بهتر است بهدنبال اصلاح رابطهتان باشید.
اولین مشخصه تغییر
یکی از دلایلی که باعث تکراری شدن رابطه شما با همسرتان میشود تغییر ظاهر شماست. در طول سالهایی که با هم بودهاید، آنچه مسلما تغییر کرده است ظاهر و قیافه شماست. بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فکر تغییر آن باشید. آنچه را که روزی باعث شد به همسرتان علاقهمند و مجذوب او شوید را بهخاطر آورید و به تحسین آن مشخصهها در افکار خود بپردازید. از کلماتی که همسرتان را به وجد میآورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی مشترکتان میاندازد، استفاده کنید. روزهای شیرین دوران نامزدی خود را به یاد آورید که برای دیدن یکدیگر لحظه شماری میکردید.
خستگی زوجین از یکدیگر مشکلی است که درمان آن دوباره زنده کردن رابطه است. مشکلاتی که همسران در طول زندگی مشترکشان مواجه هستند را میتوان به چند دسته تقسیم کرد؛ خیانت، انجامندادن تعهدات تا کشمکش، حسادت و خودخواهی. اما خستگی زوجین از یکدیگر مسئلهای متفاوت است و بهطور واضح ارتباطی با جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.
چگونه بفهمید شوهرتان از شما خسته شده است؟
اگر متوجه شدید شوهرتان کمتر حرف میزند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه میگذراند اکنون زمان آن رسیده که دست به کار شوید. اگر اوضاع را به حال خود رها کنید شاید روزی را ببینید که همسرتان وقت خود را با شخص دیگری میگذراند تا لحظهها برایش لذت بخشتر باشد. از خودتان شروع کنید. اگر دیدید شوهرتان علاقهای به گذراندن وقت خود با شما را ندارد از خود سوال کنید چه چیزی باعث چنین عملی شده است، شاید به این علت است که شما غرق در مسئولیتهای خانه شدهاید. روزهای اول آشناییتان را به خاطر آورید زمانی که تازه ازدواج کرده بودید به چه اندازه از هم شناخت داشتید؟ قابل فهم است که تغییر در وضعیت خانواده نیاز به تغییر در اولویتها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری کنید و لحظات لذتبخشی را با یکدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.
به ظاهر خود اهمیت دهید
بسیار دیده میشود خانمها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمیدهند و خود را رها میکنند. درحالیکه پس از ازدواج هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید. سعی کنید از مدل موها و آرایش جدید استفاده کنید. اگر توان مالی ندارید میتوانید خودتان به آرایش موهای خود بپردازید و لباسی زیبا به تن کنید. مطمئن باشید که همسرتان متوجه تغییر شما خواهد شد و شرایط از آن پس کمی بهتر میشود. ورزش کنید با ورزش نه تنها میتوانید به وزن ایدهآل خود برسید بلکه قلب و پوستی سالم خواهید داشت. وقتی شما احساس خوبی نسبت بهخود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را نسبت به شما پیدا میکند.
بهدنبال علائق مشترک باشید
تلاش کنید تمامی فعالیتهایی که از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت میبردید را به خاطر آورید و آنها را تکرار کنید. اگر امکان پیادهروی در روزهای آخر هفته در کوه را ندارید به پیادهروی در پارک اطراف خانه خود بسنده کنید. بهتر است کاری که هردویتان از آن لذت میبرید، انجام دهید.
صمیمیتها را از نو زنده کنید
اگر همسرتان از اینکه از شما خسته شده است شکایت میکند، شاید منظور او از این شکایت این است که شوهرتان به صمیمیت بیشتری نیاز دارد. وقتی مسئولیتهای کاری و خانواده تمامی وقت شما را پر میکند نخستین چیزی را که تحتالشعاع قرار میگیرد روابط زناشویی شماست. روابط زناشویی در زندگی مشترک بسیار مهم است و یکی از چند راهی است که میتوانید با آن صمیمیت را به زندگی خود بازگردانید.
دلایل همسرتان را جویا شوید
برخلاف تلاشهای شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما فاصله میگیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به گفتوگو بپردازید و از او صریحا سوال کنید چه چیزی موجب چنین تغییری در رفتار او شده است. اگر میتوانید هردویتان با تلاش یکدیگر به تغییر شرایط بپردازید و جرقهای در رابطهتان ایجاد کنید. اگر همسرتان از جواب دادن به سوال شما خودداری کرد احتمالا مشکل جدیتر از آن است که فکر میکنید، در این صورت بهتر است با یک مشاور متخصص مشکل خود را در میان بگذارید. نگران نباشید شاید روزهای سختی در کار خود گذرانیده است. اگر بر خلاف تلاشهایتان نتوانستید علت را جویا شوید اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسرانشان هستند، البته تلاش کنید تعادل را میان کار و زندگی مشترک خود رعایت کنید.
آیا شما از رابطهتان خسته شدهاید؟
خستگی از روابط در هر جایی ممکن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین بلکه حتی در محیط کار. اگر شما هر روز کار یکسان و ثابتی را انجام دهید نه تنها تا حدی از آن کار خسته میشوید بلکه کارتان کیفیت مطلوب نخواهد داشت. وقتی کار جدیدی را آغاز میکنید یا پیشرفتی در کارتان ایجاد میشود ناگهان نیروی تازه میگیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خستهکننده شده است به جای اینکه به فکر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین کنید، بهتر است تغییری هر چند کوچک در زندگیتان ایجاد کنید. گاهی تنها با بیان احساسات و آرزوهایتان میتوانید تازگی به روابط ببخشید. روابط بسیاری وجود دارند که هر 2 در دل جمله - ای کاش... - را تکرار میکنند ولی هیچگاه این موضوع را برای همسرشان بازگو نمیکنند درحالیکه با گفتن آرزوها میبینید تا چه اندازه نقاط مشترکی بین شما وجود دارد. اینکه شما بدانید از روابط خود خسته شدهاید اصلا خجالتآور نیست، آنچه باعث ناراحتی میشود و باید برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.
چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده کنیم؟
در 6 ماه تا یک سال اول زندگی مشترک همه چیز رمانتیک و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یکنواختی میگیرد اما این موضوع به این معنا نیست که شما دیگر عاشق هم نیستید و همانند روزهای دوران نامزدی از دیدن یکدیگر قلبتان به تپش نمیافتد و صدای قلبتان را نمیشنوید.
برای اینکه روابط خود را زنده و عاشقانه نگه دارید 2 راهکار به شما پیشنهاد میشود :
1 - حرف یکدیگر را بشنوید
درست است که شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان میتواند موقع صرف شام یا هنگام شستن ظرفها یا قبل از خوابیدن باشد. یکی از راههایی که نشان میدهد همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرفهای اوست.
2 - همسرتان را غافلگیر کنید
آخر هفته بدون برنامهریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا هدیهای هر چند کوچک به او دهید. این هدیه میتواند حتی یک شاخه گل باشد. خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی من را غافلگیر میکرد؟ این هدیه میتواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما آورد.
آیا شما بر علائق خود سرمایهگذاری میکنید؟
هر کدام از شما این حق را در زندگی دارید که به فعالیتهای شخصی خود بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمیها و دوستان خود کنید. به همان اندازه که نیاز به گذراندن وقت بیکاری خود با یکدیگر دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید. با گذراندن وقت کافی با یکدیگر در پایان روز حرفی مشترک برای گفتن دارید که این خود روابط را بهبود میبخشد.
دفترچه یادداشتی برای ثبت وقایع تهیه کنید
رابطه بین زن و شوهر همانند یک گیاه است. اگر آب و غذا به آن نرسد از بین میرود. اگر هردوی شما بسیار مشغله دارید که این درگیری میتواند کاری، علائق شخصی یا کارهای فرزندانتان باشد در این بین سعی کنید زمانی را به نوشتن خاطرات مشترکتان در یک دفترچه با یکدیگر صرف کنید. حتی میتوانید هر 2 هفته یکبار در یک عصر زیبا که هردویتان باهم هستید این کار را انجام دهید. برای اینکه رابطهتان را تازه نگه دارید هرازگاهی به انجام کارهایی بپردازید که غیرمعمول است.
همسرمان مهمتر است یا پدر و مادرمان؟
یکی از عوامل موثر بر رابطه همسران، رابطه آنها با خانوادههای طرف مقابل است. مشکلات در این رابطه ممکن است به اختلاف میان زن و شوهر بینجامد و در ایران با توجه به روابط خانوادگی نزدیکتر، این تاثیرات شدیدتر است.
از شایعترین الگوهای رابطه با خانوادههای همسران که ممکن است به اختلاف بینجامد، میتوان به این موارد اشاره کرد.
1.دیدارهای مکرر و بدون برنامه با خانوادههای طرفین: یکی از آفتهای خانوادگی در ایران، دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوجها و خانوادههایشان است که گاه در طول هفته بارها تکرار میشود. به خصوص در دوران عقد که برای خیلی از جوان های مشتاق عملا حد و مرزی در مهمانی رفتن به خانه والدین همسرشان وجود ندارد و گاهی تا روزهای متوالی این مهمانی ادامه پیدا می کند! این روش زندگی، ممکن است زنگ خطری برای وجود اختلاف و مشکلات بین زوج و در آینده باشد و دامنه مناسبات فامیلی را به دخالت های آینده در زندگی زناشویی بکشاند.
2.مشورت های نابجا با خانوادهها: اگرچه مشورت کردن در هر مساله ای، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک شرط است اما زیاد مشورت کردن باعث باز شدن پای دیگران به حریم خصوصی زندگی می شود و همسر شما فکر می کند در تصمیمگیرها ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد و احساس ناامنی در او ایجاد میشود. به خصوص وقتی رازهای خصوصی زندگیتان را پیش آنها فاش میکنید.
گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روشها و راهکارهایی به او پیشنهاد میکنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است
3.تحمیلکردن راه و رسم زندگی به زوج جوان: در بعضی از مناطق ایران که زندگی سنتی حکمفرماست، وقتی دختر جوانی به همسری پسری درمیآید، خانوادهها با بهانه بیتجربگی آنها، وادارشان میکنند در کنار خودشان زندگی کنند تا راه و رسم زندگی کردن را به آنها بیاموزند! اما سوال اینجاست اگر دختر و پسر راه و رسم زندگی را نمیدانند، چرا اجازه نمیدهند این آموزشها را مادر به دختر بدهد و بعد ازدواج کند؟ چرا باید دختری را در سنین پایین بهعنوان عروس انتخاب کنند که چیزی از زندگی نمیداند؟
دلیل آن شاید این باشد که میخواهند عروس نوجوان را با ارزشهای خانوادگی خود بزرگ کنند و عادت بدهند. متاسفانه این روش بهطور مطلق و قطعی، روشی شکستخورده است. نتیجه این همزیستی در سالهای اول زندگی، چیزی جز نفرت و کینه طولانیمدت بین عروس و مادرشوهر نخواهد بود. در دنیای امروز، دختران نوجوان بیش از پیش از طریق تلویزیون و رسانههای دیگر راه و رسم زندگی مستقل را آموختهاند. گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روشها و راهکارهایی به او پیشنهاد میکنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است.
4.وجود افراد خودشیفته در خانوادهها: اگر در خانواده زوج، شخصی وجود داشته باشد که فقط به خواستهها و ایدههای خود فکر کند و طرفین را وادار به اجرای خواستههایش کند، بدون اینکه کوچکترین توجهی به احساسات، عواطف و علایق آنها کند، زندگی را به بیراهه خواهد کشاند. افراد خودشیفته و خودمحور، دوست دارند تفکرات خود را به همه القا کنند، حتی اگر آن تفکرات با زندگی آنها سازگار نباشد.
هدیهای خاص برای روزی خاص(سالگرد ازدواج)
سالگرد ازدواج
زندگی مشترک، شیرینی ها و تلخی های خاص خودش را دارد. عشق و درک متقابل، زندگی را برای زوجین زیبا می کند و باعث می شود که آنها از بودن در کنار هم لذت ببرند و چه خوب است که در این میان هر یک از آنها سعی کنند لحظات خاطره انگیزی را برای طرف مقابل بیافرینند. این لحظه ها می تواند در موقعیت های خاص یا حتی بدون هیچ مناسبتی ایجاد شود.
اما از آنجا که اغلب افراد به دنبال یک بهانه و به اصطلاح یک مناسبت ویژه هستند، سالگرد ازدواج را می توان یکی از بهترین این فرصت ها تلقی کرد. اولین سالگرد ازدواج، برای هر زوج خوشبختی، واقعه ای فراموش نشدنی است.
وقتی 2 نفر یک زندگی مشترک را آغاز می کنند، اوضاع فرق می کند. سال اول زندگی، سال سختی است چون 2 نفر باید خود را با اخلاق یکدیگر وفق بدهند و به هم عادت کنند. خاطرات تلخ و شیرین زیادی در این سال شکل می گیرد و مسلما اولین سالگرد ازدواج، روزی فوق العاده برای هر دو نفر است. هدیه های چنین روزی هم باید متناسب با همان روز ویژه باشند.
برای این که هدیه چنین روزی خاص و بی همتا باشد، می توانید کمی خلاقیت به خرج دهید و از ایده های زیر استفاده کنید:
ـ دفترچه عکس: یکی از رمانتیک ترین هدایا برای چنین مناسبتی، تهیه یک دفترچه کاغذی است که شامل عکس های مختلف است. عکس ها بهتر است شامل تصاویری از اولین روز ازدواجتان باشد و به اولین سالگرد عروسی تان خاتمه یابد. آنها را به ترتیبی زیبا و به سلیقه خود در دفترچه بچسبانید. می توانید زیر هر عکس، جمله ای عاشقانه بنویسید. شاید از برخی لحظات خاص هم عکسی داشته باشید. حتما از آنها نیز استفاده کنید و حتی کمی توضیح راجع به آن لحظه خاص بنویسید. این هدیه حتما همسرتان را شگفت زده می کند.
ـ ساعت ویژه: خیلی ها، از ساعت به عنوان هدیه استفاده می کنند. مطمئنا همسر شما هم ساعتی زیبا دارد؛ اما اینجا در مورد ساعتی خاص صحبت می کنیم. اگر در بازار بگردید، حتما با ساعت های بامزه دیجیتالی که جای عکس دارد، روبه رو می شوید. شما می توانید در این ساعت از عکس های شخصی استفاده کنید یا یک پیغام عاشقانه در آن بنویسید.
هدایای دیگری هم وجود دارد، مثلا بلیت یک تئاتر که همسرتان دلش می خواهد آن را ببیند. پس از کنسرت یا تئاتر هم می توانید او را به شام در یک رستوران دعوت کنید. تابلوی نقاشی، پیام های نوشته شده در درون یک بطری، یک کتاب و حتی یک نامه عاشقانه هم هدایایی هستند که به رغم قیمت اندکشان، بسیار ارزشمندند. اگر از اولین سالگرد ازدواج بگذریم، با کمی تامل خواهیم دید که یکی دیگر از سالگردهای ازدواج که بسیار ویژه است، پنجاهمین سالگرد است.
پنجاهمین سالگرد ازدواج، مرحله مهمی از زندگی است. گذراندن 50 سال از زندگی با کسی که به او عشق می ورزید، چیزی است که خیلی ها طالب آن هستند. این فرصت مغتنمی است برای این که با تهیه هدیه ای، عشق خود را به همسرتان نشان دهید.
پنجاهمین سالگرد ازدواج، واقعه ای مهم است و هدیه شما هم باید بی همتا باشد. این سال را بسیاری سال طلایی می دانند، اما اصلا لازم نیست که در این روز حتما طلا به همسرتان هدیه دهید. هر چیزی که انتخاب خودتان باشد، می تواند مفید باشد؛
اما اگر نوه یا فرزند این زوج خوشبخت هستید، می توانید با به کار بردن ایده های زیر هدایای فوق العاده ای به مادربزرگ و پدربزرگتان یا مادر و پدرتان بدهید:
ـ خاطرات طلایی:
منظور از طلا این نیست که به آنها جواهر هدیه بدهید، بلکه خاطرات طلایی هم می تواند کارساز باشد و چه کسی بیشتر از یک زوجی که 50 سال با هم زندگی کرده اند می تواند خاطرات طلایی داشته باشد.
پس جمع آوری همه این خاطرات با هم و ریختن آنها روی یک CD می تواند خیلی مفید باشد. می توانید با عکس های جداگانه این زوج، آغاز کنید و سپس عکس های نامزدی، عروسی و بقیه مراحل مهم زندگیشان را در آن بگنجانید. می توانید روی عکس ها از موسیقی مورد علاقه این زوج بهره ببرید. فقط کمی تلاش برای تهیه چنین چیزی لازم است. حتی اگر عکس های کودکی آنها را هم دارید، می توانید از آنها استفاده کنید. این می تواند یکی از بهترین هدایا از جانب فرزندان یا نوه ها در روز سالگرد ازدواج باشد.
ـ یک سفر پرخاطره:
هدیه دیگری که فرزندان می توانند در چنین روزی به والدینشان بدهند، یک سفر 2 نفره است. آنها نیاز به شادی و استراحت دارند، اما معمولا حال و حوصله برنامه ریزی یک چنین سفری را ندارند. بچه ها می توانند در این زمینه پیشقدم شوند و این فرصت را در اختیار آنها قرار دهند.
ـ کادوهای متفرقه: علاوه بر این هدایا، کادوهای زیاد دیگری هم وجود دارد که می توانید به آنها تقدیم کنید. یک شاخه رز زیبا، قاب عکس 2 نفره و حتی کاردستی هایی که نوه ها برای آنها تهیه کرده اند.
به هر حال هدیه شما هرچه که هست، با دقت تمام آن را کادوپیچ کنید. مطمئنا طرف مقابل از آنها خوششان خواهد آمد.
شاید فقط آنانی که خیانت همسر را لمس کردهاند بدانند که آمدن یک رقیب به زندگی زناشویی چه طعمی دارد.
وقتی دو نفر پیمان عشق میبندند و قسم میخورند که روحشان یکی شود ولی در میانه راه یکی پیمان فراموش میکند و با پشت پا زدن به همه قول و قرارها راهش را از همسرش جدا میکند، طوفانی عاطفی شروع میشود که نتیجهاش جز فروپاشی بنیان زندگی نیست.
بیوفایی، زن و مرد نمیشناسد و آن کس که بیاعتقادتر به محبت است در بیوفایی پیشی میگیرد و قلبش را که قرار بود فقط برای یک نفر باشد به همه مشتریان عرضه میکند.
خلا عاطفی و سایه سنگین سوم شخص
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی، میگوید: بروز خیانت در زندگی زناشویی هیچ مشابهتی با این فرآیند در روابط اجتماعی ندارد. در روابط اجتماعی به خاطر پایین آمدن سطح اعتماد ممکن است حوادثی روی دهد که منجر به این ناهنجاری شود به طوری که داد و ستد، روابط دوستی، روابط شغلی و... از جمله روابطی هستند که در معرض خیانت قرار میگیرند. اما در روابط زناشویی مصادیق بارز خیانت از یک نگاه شروع میشود و ممکن است هر زوج خیانت را به نوعی از رفتار ربط بدهند.
حرف زدن بسیار صمیمانه با یک زن یا مرد بیگانه، گرم گرفتن یا درخواست برای موضوع یا موردی از سوی زن یا شوهر میتواند در این بحث بگنجد، اما به طور کلی در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از چارچوبهای اخلاقی و موازین ارزشی به نحوی که فرد مرتکب چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است دیگر قابل اعتماد نباشد.
ابهری با واکاوی ریشه خیانت در زندگی مشترک میگوید: در ریشهیابی بروز این مشکل میتوان گفت کمبودهای زندگی زناشویی احتمال بروز آن را بیشتر میکند یعنی چه از نظر روابط جنسی و چه از نظر ارتباطات عاطفی کلامی وقتی زن یا شوهر احساس خلا میکند و باور دارد که همسرش نمیتواند آن خلا را پر کند، به بیراهه کشیده میشود.
در این میان نقش شخص ثالث از نظر وسوسه و پافشاری در برقراری ارتباط نباید از نظر دور داشته شود، چون مرد یا زن درست در زمانی که به دنبال محبت میگردند، کسی سر راه سبز میشود و درست از همان نقطه ضعف شروع میکند. بنابراین دسیسههای شیطانی او به ثمر مینشیند و رابطه برقرار میشود.
این آسیبشناس ادامه میدهد: از نگاه آسیبشناسی رفتاری، زن و شوهر اولین کسانی هستند که متوجه انحراف و خیانت زوج میشوند، ولی در پارهای از اوقات این پدیده ناخواسته وارد زندگی زناشویی میشود یعنی فرد اصلا باور نمیکند مرتکب چنین عملی شود و فقط به خاطر احساس وابستگی به برقراری ارتباط، آن رابطه را ادامه میدهد.
اما زشتترین حالت خیانت وقتی است که فرد سوم با قصد گسستن روابط عاطفی زوجین وارد عمل میشود و حتی برای از میان برداشتن مانع وجود زن یا شوهر با همدستی همسر خیانتکار دست به خون نیز آلوده میکند. درواقع در این شرایط بحث رقابت نیست، بلکه موضوع خیانت و از میان برداشتن یک انسان است.
این متخصص علوم رفتاری این گونه خیانتها را ناشی از هوسهای شیطانی میداند و میگوید: در مقابل این عده زنها و مردهایی هستند که به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی حتی به اندازه یک نگاه حاضر به وارد کردن لطمه به روابط خود نیستند و با وجود همه کمبودها و مشکلات پاکدامنی و صداقت خود را حفظ میکنند و در نهایت از راههای قانونی و شرعی به رابطه خود خاتمه میدهند و پس از آن به فکر تشکیل زندگی دیگری میافتند.
او روی آوردن افراد به خیانت به همسر را ناشی از عوامل متعددی میداند و توضیح میدهد: اصل خیانت در روابط عاطفی و رفتاری به تربیت اول خانواده، باورها، آداب، رسوم و فرهنگ خانوادگی، شرایط گذران دوران قبل از ازدواج و درجه خلوص و ایمان برمیگردد یعنی وقتی دختر یا پسری در خانواده خود خیانت والدین را تجربه میکند و آن را در روابط دوستی پیش از ازدواج هم آزمایش میکند، ممکن است در زندگی مشترک نیز به همان راه کشیده شود.
ابهری ادامه میدهد: با توجه به مطالعات انجام شده در مورد مردان و زنانی که در زندگی زناشویی مرتکب اینگونه خطاها میشوند، درجه ایمان و باورهای عقیدتی به عنوان واکسن ضدخیانت شناخته میشود به طوری که اگر این باورها در فرد کمرنگ باشد، میزان تسلطش بر زندگی و کنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف میشود.
وی به برخی از توجیهات رایج نظیر اینکه همسرم نامرتب و سهلانگار بود اشاره میکند و میگوید: برخی از گفتههای همسرانی که به خیانت روی آوردهاند درست است، یعنی نماد رفتاری بعضی از زوجین در خانه میتواند منجر به پایهریزی انحرافات رفتاری شود. مثلا مردی که با ظاهری نامرتب و بدون توجه به سلیقه و علاقه همسرش هر چه خود میخواهد انجام میدهد یا بانوانی که در خانه وضعی نامرتب و آشفته دارند روابط عاطفیشان دچار تزلزل شود.
البته نباید فراموش کرد که در پارهای از اوقات بعضی از همسران خیانت را به عنوان ابزار انتقام انتخاب میکنند یعنی وقتی متوجه انحراف رفتاری همسر خود میشوند با اینکه قصد این کار را ندارند، براساس تصمیمات شتابزده و غیرمنطقی و با هدف انتقامگیری مرتکب خیانت میشوند.
بیتوجهی به وفاداری
دکتر علی انتظاری، استاد دانشگاه، این موضوع را از زاویه دیگری بررسی میکند و میگوید: ارزشی که میتواند مانع خیانت شود، وفاداری است. یعنی افراد باید باور داشته باشند پیمانی بستهاند و نباید از آن تخطی کنند. اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است و کسی روی آن تاکید ندارد، درواقع در جامعه ما به خاطر تفکیک نشدن فرهنگ و شرع، این ذهنیت در مردان ایجاد شده که ازدواج موقت یا مجدد یک امکان شرعی است، یعنی آنها فکر میکنند شرع فرصتی را برای خیانت مهیا کرده و آن را تایید میکند. این درست مثل این است که قانون به ما اجازه بدهد تا انتهای یک جاده برویم، ولی آیا واقعا لزومی دارد که همه افراد تا آخر جاده بروند؟
او با بیان این مقدمه عوامل دخیل در بروز خیانت را برمیشمرد و میگوید: تداخل مرزهای فرهنگ و شرع از علل اصلی خیانت مردان است، ولی تلافی کردن یا وجود توهم خیانت از مهمترین دلایل خیانت زنان محسوب میشود. این در حالی است که خیانت زن میتواند از انجام ندادن وظیفه مردان ناشی شود. مثلا مردی که به خاطر فشار اقتصادی بیشتر به کسب درآمد توجه دارد و محبت کردن به همسر و تامین نیازهای عاطفی او را از یاد میبرد، باعث ایجاد خلا در خانواده میشود که میتواند زمینه بروز خیانت را فراهم کند.
انتظاری در ادامه به بروز خیانت تحت تاثیر جهانی شدن اشاره میکند و توضیح میدهد: جهانی شدن در واقع به معنی غربیشدن است و فرهنگ غرب، لذتگرایی، ظاهرگرایی و زندگی دنیوی را ترویج میکند.
پس در چنین جامعهای افراد لذتهای مادی را بر لذتهای معنوی ترجیح میدهند. همان طور که میبینیم زنان و مردان ما همواره تلاش میکنند تا با شیوههای مختلف خود را زیبا کنند. این در حالی است که گرایشهای التذاذی به جای گرایشهای معنوی روحانی در مردان، مزید بر علت شده و وفاداری را کمرنگ میکند و فرد را به جایی میرساند که براحتی تن به ارتباط با افرادی غیر از همسرش بدهد.
این استاد دانشگاه، تاخیر در سن ازدواج و مایل نبودن به ازدواج و علاقه به داشتن روابط آزادانه را از جمله عوامل زمینهساز خیانت میداند و میگوید: اینکه برای افراد امکان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه ازدواج هم وجود داشته باشد، باعث میشود فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و در عین حال امکان برقراری ارتباط برای افرادی که یکبار ازدواج کردهاند نیز فراهم شود. در این میان برخی دوست ندارند زیر بار مسوولیت زندگی مشترک بروند پس سعی میکنند خودشان را در اختیار کسانی که وضعیت مالی مناسبی دارند قرار دهند که این افراد هم کسانی نیستند جز افراد متاهلی که صاحب زن و فرزندند.
سلام محبت، خداحافظ خیانت
این جامعهشناس البته در کنار تمام این عوامل به نقش محبت در زندگی زناشویی تاکید ویژهای دارد و میگوید: بعضی از افراد از سردی روابط با همسرشان ناراحتند به همین سبب احساس تعهد نسبت به او نمیکنند. بویژه در مردان اگر چه آنها افرادی تنوعطلب هستند، اما هرگز نمیخواهند زندگیشان صدمه ببیند. پس اگر زن بتواند حس تعلق و تعهد به خانواده و اینکه مرد، زن و بچههایش را دوست داشته باشد را تقویت کند به واسطه تقویت روابط عاطفی احتمال بروز خیانت کم میشود.