اظهار عشق
1. مردان با تلاشى بسیار اندک، مىتوانند علاقه خود را به همسرشان نشان دهند.
در تمام زنها،
علایق مشترکى وجود دارد که مهمترین آنها، توجه،
محبت و قدردانى است.
توجه؛ براى چند دقیقه یا حتى چند لحظه،
با تمام حواس، متوجه او باشید؛ حالش را بپرسید؛ شنونده او باشید و به چیز دیگرى
توجه نکنید.
محبت؛
محبت، یعنى دوست داشتن و سخنان محبتآمیز.
قدردانى؛ قدردانى،
یعنى در برابر او اذعان کنید که در خانه، زحمت مىکشد؛ پس تلاشهاى
او را ارج بگذارید و از سلیقه و کوشش او تعریف، تمجید و تشکر کنید.
2. زن و مرد ، دید متفاوتى نسبت به زمان دارند.
این تفاوت نگاه، باعث
بسیارى از سوءتفاهمها مىگردد؛ مانند دیرکردنها،
فراموش کردن انجام کارى به موقع و مهم نشمردن رویدادهاى مهم؛ مثلاً زنها
به خوبى مىدانند که آخرین بارى که به گردش رفتهاند،
کى بوده است و سالروز تولدها و سالگرد ازدواج و سایر مناسبتهاى
مهم، چه زمانى است. این توانایى که گاه مردها را حیرتزده
مىکند، براى زنها، بسیار طبیعى و
ذاتى است و در واقع، در ساختار زیستى آنها برنامهریزى شده است. بدن
زن، از یک چرخه ماهانه تبعیت مىکند و عادت شمردن، از
همان ابتداى بلوغ، در فعالیتها پدیدار مىگردد. بنابراین،
اگر گاهى با همسرتان بر سر چنین مسائلى اختلاف نظر پیدا کردید، بهتر است بر نظر
خود پافشارى نکنید و به زمانسنجى همسرتان بیشتر اعتماد کنید.
3. زنهاى تشنه
محبت ، خصوصیاتى دارند که مردان باید به آنها توجه کنند.
آقایان محترم: سیراب
کردن دل و جان همسرتان، یکى از مهمترین مهارتهاى
شماست. زنان،
رفتارهاى خاصى، هنگام احتیاج به محبت دارند؛ علائم تشنگى یک زن براى محبت، عبارتند
از: تحریک پذیرى (حساس بودن) عصبى
و زودرنج بودن، پرتوقع بودن، خستگى مزمن، کم اشتهایى یا پرخورى، افسردگى، مشغولیتهاى
افراطى.
مردان باید بدانند که
زنان احتمالاً به آنان نخواهند گفت چقدر از نظر عاطفى محتاج آنان هستند یا چقدر
افسردهاند؛ بنابراین، دقت کنید که مبادا کمتر
از آنچه مىدهند، دریافت کنند و اجازه ندهید چنان
تشنه محبت شوند که سرانجام از لحاظ احساسى، نسبت به شما سرد شوند.
رسول خدا
(ص) فرمود :
هر چه ایمان انسان
کامل تر باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت می نماید.
4. رفتارتان را با شوهر خود، هنگام برگشتن از سر کار به
منزل، بهبود دهید.
کارهایى که در این
بهبودى رفتار مؤثرند، عبارتند از:
سلام و احوالپرسى
همراه با خوشرویى، گرفتن کیف، کت و بستههاى خرید، دادن
خبرهاى خوش، آماده کردن سریع غذا، پرسوجو از اوضاع کارى
روز، صحبت کردن به مرد، گله و شکایت نکردن از حوادث و کارهاى آن روز و...
.
5. هنگامى که رفتار مرد ناگهان تغییر مىکند، زن باید آرامش خود را
حفظ کند.
مرد به شکل غریزى،
براى این که به جنس مخالف نزدیک شود، از او فاصله مىگیرد وبااصطلاح به
غار تنهایی می رود.اگر چنین فرصتى از طرف زن به مرد داده
نشود، هرگز از میل شدید خود به جنس مخالف آگاه نمىشود. هنگامى
که مرد از زن فاصله مىگیرد، پس از مدتى با میلى شدیدتر، به
طرف زن برمىگردد و فاصلهاش
از قبل کمتر مىشود. مردها پس از آن که
نیازشان به عشق و صمیمت برآورده شد، ناگهان به یاد استقلال گذشته خود مىافتند
و حس مىکنند که شدیداً به آن نیاز دارند. هنگامى
که مرد از زن فاصله مىگیرد، زن دچار هراس شده، به دنبال
اشتباه یا خطاى خود مىافتد. او متوجه نیست که مرد
با این کار، مىخواهد نیاز به استقلال خود را تأمین
کند؛ سپس ناگهان مرد با عشق و علاقه شدیدترى به سوى زن باز مىگردد
و پیوسته در میان وابستگى عاطفى و استقلال در رفت و آمد است.
6. زنها در
توانایى خود براى عشق ورزیدن به همسر خود، مثل موج، بالا و پایین مىروند.
زن، هنگام فرو کش
کردن موج، با رفتارش نشان مىدهد که به شدت حساس و شکننده شده است و
به عشق بیشترى نیاز دارد. نکته ضرورى، این است که در این مرحله،
فرد متوجه نیازهاى او بشود و گرنه، امکان دارد که با توقعات بى جا، او را بیازارد. توقع
مهربانى دائمى از زن، نامعقول است؛ همان طور که هوا همیشه آفتابى نیست. مرد،
ناگهان گمان مىکند که تغییر روحیه زن، به خاطر رفتار
اوست. هنگامى که زن شاد است، مرد خوشحالى زن
را به حساب خودش مىگذارد و هنگامى که افسرده است، خود را
مسئول مىداند. مردان باید توجه
داشته باشند که در چنین زمانى، زن به محبت بیشترى نیاز دارد؛ ولى مردان نباید توقع
داشته باشند که حال زن، به سرعت خوب شود؛ چون زن قبل از آن که بتواند بالا بیاید،
کاملاً باید به عمق برود و وقتى زن از داخل چاهش بیرون مىآید،
دوباره تبدیل به همان موجود مهربان و دوست داشتنى سابق مىشود.
7. تفاوتهاى خود را به تعریف و تمجید بدل سازید.
زن باید احساس کند که
دوستش دارند و همان شخصیتى که دارد، مورد نیاز و پذیرش است و باید براى آن چه مىکند،
مورد قدردانى واقع شود.
به او بگویید که کیست
و شخصیتش همان چیزى است که شما با تمام قلبتان از آن ستایش و قدردانى مىکنید. این
احساس را به او بدهید که براى شما اهمیت دارد و این که او به زندگىتان
بهبهود بخشیده است و این که بدون او، شما نمىتوانستید مانند آن چه
اکنون هستید، شاد و راضى باشید
منبع :مجله
پرسمان
ارتقاء روابط همسران
هیچ رازی به طور قطع
برای یک زندگی مشترک عالی وجود ندارد. به عبارت دیگر،
موفقیت در زندگی مشترک قطعی و دائمی و همواره مطلوب نیست. ازدواج
از یک طرف میتواند به عنوان بهشتی برای زوجین تلقی شده و از طرف دیگر به جهنمی
آزار دهنده تبدیل شود.
برای دستیابی به زندگی مطلوب، ابتدا
باید هدف خود را از ازدواج مشخص کنید.
آیا صرفا میخواهید
یک خانواده تشکیل دهید؟ کسی را برای روزهای پیریتان میخواهید؟ آیا خواهان امنیت
فکری و مالی هستید؟ یا...
البته تمام موارد فوق
در ازدواج وجود دارند ، اما انگیزههای قویتری نیز در این میان نقش دارند. ازدواج
یعنی وقتی خود واقعی تان را آشکار میکنید و خواهان تکامل خود هستید.
تمایل به ازدواج به
طور فطری در تمام انسانها وجود دارد؛ اما مساله اصلی این است که افراد پس از
ازدواج برای بقا و حفظ آن چه باید بکنند؟
احترام، همدردی و صبر
همگی مهم هستند ، اما حتی بهترین ازدواجها نیز ممکن است با مشکل روبهرو شوند.
علت آن هم در بسیاری
موارد این است که زوجین میخواهند سادهترین راهها را امتحان کنند.اما
نکاتی هم وجود دارد که با رعایت آنها زندگی شیرینتر و با ثباتتر خواهد شد.
مستقل باشید ، فقط به
این دلیل که ازدواج کردهاید قرار نیست همه چیز را در مورد همسرتان بدانید. تمام
افکار و گفتار و کردار همسرتان نباید برایتان گزارش شود.
گاهی اوقات در زندگی
مشترک از یاد میبریم که ما 2 نفر با 2 شخصیت و فکر متفاوت
هستیم که قرار است کنار هم زندگی کنیم، نه اینکه دقیقا مثل هم شویم.
ویژگیهای منحصر به
فرد خود را از دست ندهید ، زیرا همین موارد موجب جذابیتهای شما برای همسرتان شده
است.
سعی کنید آنگونه که
هستید رفتار کنید و از همسرتان نیز نخواهید تبدیل به فرد دیگری شود. او
را همانگونه که هست بپذیرید.
وقتی همسرتان عصبانی
است، خود را کنترل کنید.
وقتی شما عصبانی
هستید نه صدای دیگری را میشنوید و نه به چیز دیگری میاندیشید. پس
اگر با عصبانیت همسرتان از کوره در بروید ، راه به جایی نخواهید برد.
در چنین شرایطی
بکوشید خود را آرام کنید و تنفس عمیق داشته باشید. مطمئن باشید اینکار
به آرامشتان کمک میکند.
ابتدا نفس عمیق بکشید
، سپس بنشینید و صحبت کنید. مسوولیت آنچه را میگویید بپذیرید و سعی
کنید خود را مسوول بدانید.
اگر مخالف عقیده
همسرتان هستید با آرامش نظرتان را بیان کنید ، در بسیاری موارد ممکن است نظر شما
مخالف عقیده همسرتان باشد.
بپذیرید که هر کس حق
دارد عقیده و فکر خود را داشته باشد.
نظر خود را بیان کنید
، اما نه به صورتی که انگار در حال نقد همسرتان هستید.مهم
نیست که چه کسی درست میگوید و چه کسی غلط، زیرا قرار نیست در زندگی مشترک هر وقت
بحثی به وجود میآید یک طرف در نهایت برنده باشد و نفر دیگر
بازنده.
هرگز مشکلات گذشته را
دوباره مطرح نکنید ، وقتی مشکلی پیش میآید قرار نیست تمام مشکلات گذشته زندگی خود
را از ابتدا تا کنون دوباره مرور کنید، زیرا اینکار جز تخریب رابطه میان شما و
همسرتان نتیجهای نخواهد داشت.
دست کم روزی یک بار
سعی کنید یک کلمه یا عبارت تحسینکننده یا تشویقی به همسرتان بگویید، گاهی اوقات
همسران فراموش میکنند که قرار نیست دائم به یکدیگر فرمان دهند. گاهی
جملات مدام امری میشوند. برای مثال «آشغالها را بیرون ببر»،
«لباسها را بشور» و عباراتی از این دست.
وقتی مشکلی پیش میآید
قرار نیست تمام مشکلات گذشته زندگی خود را از ابتدا تا کنون دوباره مرور کنید،
زیرا اینکار جز تخریب رابطه میان شما و همسرتان نتیجهای نخواهد داشت.
بد نیست که درخواستهایمان
یک کلمه لطفا نیز استفاده کنیم، زیرا هیچ یک از
ما از دیگری طلبکار نیستیم. در ضمن از راههای گوناگون و از طریق
کلامی نیز به همسرتان نشان دهید که او را دوست دارید و شیرینی و دوام این رابطه
برایتان اهمیت دارد. حتی وقتی از دست او دلخورید نیز کمی
نرمی میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. کمی تواضع و احترام
به طرف مقابل موجب میشود که او تمایل پیدا کند تا شما را نیز راضی نگاه دارد.
منبع: جام
جم
ارتباظ با دوستان قدیمی بعد
از ازدواج
همسر یا
دوستان قدیمی ؟!
بعد از مدتی احساس
خواهید کرد که در زندگی عقب ماندهاید و دلتان برای دوستان قدیم تنگ میشود. آن
وقت جبران این دلتنگی را با غرزدن بهسر همسرتان میخواهید جبران کنید.این
مساله در بسیاری از مواقع درست است. کسی که مسوولیت
خانواده را قبول میکند باید به یک سری از محدودیتها تن بدهد اما این به آن معنا
نیست که زن و شوهر تمام وقت خود را با هم باشند...
بسیاری از دوستان دوران مجردی شما شاید
نتوانند در جمع خانوادگی حضور پیدا کنند اما این دلیل نمی شود که آنها را رها کنید.
شاید شما فکر کنید که
انجام کارهای خانه و رسیدگی به همسرتان برای شما کافی است و خود را ملزم به انجام
کار دیگری ندانید اما بعد از مدتی احساس خواهید کرد که در زندگی عقب ماندهاید و
دلتان برای دوستان قدیم تنگ میشود. آنوقت جبران این
دلتنگی را با غرزدن بهسر همسرتان میخواهید جبران کنید. شما
بعد از ازدواجتان هم باید ساعاتی را به خودتان اختصاص دهید.البته
فراموش نکنید اولویت با خانواده است .
همسر یا
دوستان قدیمی ؟!
شما بهتر است بعد از
ازدواج رابطه خود را با دوستان قدیمتان حفظ کنید. با آنها به دورههای
دوستانه بروید. ساعتی از روز را به خودتان اختصاص دهید
و کارهایی را بکنید که دوست دارید مثلا کتاب بخوانید، نقاشی کنید، به کلاس ورزش
بروید و... بگذارید که خانواده کوچک شما بدانند که
این ساعت متعلق به خود شما است البته باید حد و حدود
این مساله با توجه به روحیات همسرتان تنظیم کنید تا هم او را راضی نگه دارید و هم
خودتان به خواسته تان برسید. دوستان مجردتان نیز که با شما در ارتباط هستند نقش مهمی دارند
و اگر شما دوستان خوب و موجهی در دوران مجردی دارید دوستی با آنها را در اولویت
قرار دهید. این مدت کوتاه در طول هفته به شما اجازه
میدهد که بهدور از مشکلات و دل مشغولیهای جمعی به خودتان فکر کنید و در نهایت
با روحیه ای شادتر به جمع خانواده بازگردید.
شما باید برای همسر
خویش هم چنین حقی را قائل شوید و اجازه دهید که او هم ساعتی از روز را به خودش اختصاص
دهد. با دورههای دوستانه او مخالفت نکنید. اگر
همسرتان میخواهد با دوستانش باشد به این معنا نیست که با شما به او خوش نمی گذرد. دوربودن
شما از گاهی اصلا بد نیست. بلکه باعث میشود بیشتر قدر یکدیگر را
بدانید (به این جمله به شکل کلیشه نگاه نکنید
واقعا این اتفاق میافتد).
خانواده کوچک شما
بدانند که این ساعت متعلق به خود شما است و مزاحمتان نشوند البته باید حد و حدود
این مساله با توجه به روحیات همسرتان تنظیم کنید تا هم او را راضی نگه دارید و هم
خودتان به خواسته تان برسید
اگر فرزند دارید
برنامه را طوری تنظیم کنید که در روزی که میخواهید با دوستانتان باشید
فرزندانتان پیش همسرتان باشند این مساله باعث میشود که آنها مدتی بدون حضور شما
با هم تنها باشند و این به محکمترشدن رابطهشان کمک میکند. تجربه
نشان داده است که زنها بسیار بیشتر از مردان بعد از ازدواج جذب خانواده میشوند و
خودشان را وقف میکنند و انتظار دارند که مردها هم همین کار را کنند در حالی که
مردها به ندرت بعد از ازدواج میتوانند دوستانشان را کنار بگذارند.
آقایان و
اشتباه بزرگ خانمها:
خانم ها ممکن است به
دلایل متعدد دوستانشان را از نامزد یا شوهرشان پنهان کنند. یک رابطه براساس اعتماد و صداقت پایه
ریزی می شود و وقتی خانم ها سعی کنند دوستانشان را از همسر خود پنهان کنند آنوقت
رابطه بسوی دره سقوط می رود. برای درک اینکه چرا خانم ها ممکن است چنین کاری مرتکب شوند،
این نکات را در رابطه رعایت کنید.
یک خانم ممکن است به
خاطر اینکه تصور می کند نامزد یا شوهرش ممکن است از رفتاردوستش خوشش نیاید، او را
پنهان می کند. اگر نگران این باشد که شوهرش چطور با
دوست او برخورد می کند ممکن است تصمیم بگیرد که اصلاً او را نشان شوهرش ندهد.
همسر یا
دوستان قدیمی ؟!
اگر خانمی تصمیم
بگیرد که دوستش را از شوهرش پنهان کند احتمالاً به خاطر مسائل مربوط به حسادت ورزی
است. این حس حسادت چه از طرف خودش باشد چه از
طرف شوهرش، می تواند زیان بخش باشد. حسادت شعله های
مشاجره را تندتر می کند و فقط باعث بدتر شدن اوضاع می شود به همین دلیل، خانم ها
گاهی اوقات تصمیم می گیرند که برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی دوستانشان را
پنهان کنند.
اگر خانمی تصمیم
بگیرد که دوستش را از شوهرش پنهان کند اما شوهر یا نامزد وی متوجه موضوع شوند، همه
چیز خیلی بد می شود. شنیدن اینکه چیزی در رابطه پنهان شده
است اصلاً مسئله جالبی نیست چون سوالات بیشتری برای طرف مقابل پدید می آورد. بهترین
راه این است که هیچوقت خانمها دوستانشان را پنهان نکنند. رابطه
ای که بر پایه اعتماد و صداقت بنا شود بسیار بهتر از رابطه ای که همه چیز در آن
مخفی می شود خواهد بود. اگر متوجه شدید که نامزدتان دوستانش را از
شما پنهان کند باید بفهمید که دلیل آن چیست و مشکل را حل کنید.
یادتان باشد که روابط
موفق همیشه بر گفتگو و اعتماد تکیه دارند. پس به راحتی با هم حرف بزنید و مطمئن
باشید که اوضاع خیلی بهتر می شود!
منبع:سایت
ایرانیان شاد
ویرایش و تلخیص:آکاایران
عشق بدون
شرط
تمجید و
تأئید
هر
روز دلیلی برای تائید بهترین یار خود داشته باشید هر زن و مردی در هر مقام و درجه
علمی و اقتصادی که باشد بسیار علاقمند است که مورد تائید دیگران بخصوص نزدیکان خود
قرار گیرد ...
شاید شنیده یا دیده باشید که بعضی ها در
محیط کار بسیار شاداب تر از محیط منزل باشند زیرا در محیط کار به دلیل پرکاری ،
جسارت و ارائه کار خوب یا برخورد مناسب مرتب از سوی همکاران مورد تأئید قرار می
گیرند ولی در منزل نه تنها مورد تأئید قرار نمی گیرند بلکه به دلیل اختلاف سلیقه
ها مورد سرزنش واقع می شوند .
مردان دوست دارند که
مورد تأئید واقع شوند زنان هم دوست دارند کانون توجه شوهرشان باشند
.
این تأیید اعتماد به
نفس آنها راتقویت می کند و شور و هیجانشان را دو چندان می نماید و خلاصه به کسی که
از آنها تعریف کند علاقمند می شوند. هر زنی نیز دوست دارد
که برای شوهرش عزیزترین باشد . مردانی که معتاد به
کار هستند و زمان زیادی را خارج از منزل به سر می برند کمتر می توانند به
همسرانشان توجه نشان دهند و طبیعی است که وقتی به خانه برمی گردند با زنی خسته و
ملول مواجه شوند . سعی کنید هر روز با بر شمردن یکی از صفات
همسر خود او را تأیید کنید مثلاً از جدیت او در کار ، مهربانی ، پرحرفی ، غذای
خوشمزه ای که آماده کرده است یا خریده است ، آرایش ظاهری و ... و
در پایان به خاطر این صفت خوب از او تشکر کنید .
بسیاری از مردان کار
درمنزل همسرشان را خیلی دست کم می گیرند ، نه تنها کار زن خانه دار کم نیست بلکه
زنان به خاطر این همه فعالیت نیاز به تشویق و توجه کامل دارند . زنان
با این همه مشغله در منزل باید از لحاظ عاطفی به بچه ها و حتی شوهرشان نیز رسیدگی
کنند . این مستلزم آن است که علاوه بر کمک به
او در کار منزل ضمن تشکر و تمجید به موقع موجبات انبساط خاطر او فراهم آید
.
دوست داشتن
بدون شرط
برای دوست داشتن کلمه
‹ اگر › را فراموش کنید . همسر
شما نزدیکترین فرد به شماست او را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید . هیچ
مادری برای دوست داشتن فرزندش کلمه اگر بکار نمی برد . بگذاریم
هر کسی خودش باشد و همانطور که هست دوست داشته شود .
شرط
گذاشتن برای دوست داشتن ، بیشتر استفاده از طرف را القاء می کند تا دوست داشتن او . بسیاری
از صفات خوب یا بد نسبی است و شما با تغییر نگرش خود می
توانید به همسرتان نزدیک شوید .
یادتان باشد که اگر
به همسرتان احساس ارزشمندی و شایستگی بدهید ، سعی می کند خودش را در حد انتظار شما
نگه دارد.
صمیمی شوید
ولی بارعایت حریم یکدیگر
در دوران عقد و
نامزدی دختر و پسر حدود همدیگر را رعایت می کنند به یکدیگر احترام می گذارند . به
وعده هایشان به خوبی عمل می کنند . همدیگر را سرزنش و یا
تحقیر نمی کنند ، نسبت بهم وفادارند ، برای هم ایثار می کنند ، برای اینکه در ضمن
نزدیک شدن هنوز حدود و حریم یکدیگر را رعایت می کنند.
ولی
پس از تشکیل زندگی مشترک بسیاری از این موارد فراموش می شود ، و یکی از زوجین سعی
می کند احساسات و انتظارات و عقاید طرف دیگر را مثل خود نماید و در حقیقت خود را
تحمیل نماید و یا به این دلیل است که یک نفر خیلی کوتاه می آید و از خواسته ها و
حقوقش می گذرد ، اما هر چه باشد سبب نارضایتی و پایه بسیاری از مشاجرات و دعواهای
خانوادگی خواهد شد .
شاید بعضی ها فکر می
کنند که چون ما خیلی خودمانی شده ایم پس از قصوراتمان خواهند گذشت ولی ایراد کار
اینجاست که این قصورات بسیار تکرار می شود . همچنین اگر او از شما
توقع دارد که لباس مورد علاقه اش را بپوشید حتماً این کار را بکنید تا باز هم
هنگام خرید در سلیقه شما شریک شود . به تقاضای همسرتان
توجه نمائید. با
صرف وقت و پول یا انجام تلاش مضاعف و ایثار گرانه علاقمندی خود را ثابت کنید ، به
تغییرات همسرتان توجه کامل نمائید . تغییراتی مثل آرایش
مو ،تغییر لباس و . . . در همسرتان برای توجه بیشتر شما به اوست
به آنها اهمیت دهید و او را به خاطر تلاشی که کرده است یا سلیقه اش تشویق کنید
.
بالاخره اینکه هر
روزهمسرتان را با نگاهی نو مشاهده کنید و دچار روزمرگی نشوید .
بیان
انتظارات و احساسات
لیستی از انتظارات و
توقعات از همسرتان تهیه کنید و آنها را بطور واضح در اختیار او قرار دهید ، شاید
بعضی از توقعات شما را ندانسته برآورده نکرده است . مثل : بیان تشکر برای
غذائیکه خیلی وقت صرف آن کرده ام ، همراهی با من در خرید لباس و کمک به انتخاب آن
، کمک در کارهای منزل و بچه داری و ... . و همچنین تشکر به
خاطر غذائیکه از بیرون تهیه کرده ام، آرایش و لباس مورد نظرم را بپوشید، وقتیکه
میخواهم استراحت کنم خانه آرام باشد . به مشکل حمله کنید نه
به همسرتان ، اگر بادیدن ریخت و پاش بودن منزل ناراحت می شود بگوئید من از این
وضعیت عصبانی می شوم.
به جای اینکه بگوئید
تو آدم شلخته ای هستی. تقاضاهای خود را بطور واضح بیان کنید . ‹ اگر
چه باعث زحمت شما می شود ، ممنون می شوم اگر برایم سوپ تهیه کنید › . هر
گاه از همسرتان بخاطر کاری یا گفتاری دچار خشم ، هستید با او در میان بگذارید ولی
نه بگونه ای که رابطه شما را خدشه دار کند . با قاطعیت علت
ناراحتی خود را بگوئید . از کلمه تو استفاده نکنید ، مثلاً بگوئید ، از اینکه بدون
اطلاع تا دیروقت به خانه نیامدی نگران شدم ، از این به بعد اگر قرار است دیر بیایی
به من تلفن بزنید . سایر نگرانی ها و ترس هایتان را نیز با
شریک زندگی تان در میان بگذارید.
مردان به ظاهر و
آرایش زنان و زنان به محبت و توجه مردان اهمیت می دهند. بنابراین
سعی کنید این انتظارات رابرآورده کنید
منبع: سایت
پزشک
از کوره در نرو
اصولا همه ما در طول
زندگی بر اساس شیوهای که زندگی میکنیم به یک سری عادات خوب و بد مبتلا میشویم. شاید
در گذر سالهای زندگی، خود ما متوجه رفتارهای عادتی بدمان بشویم و یا به خاطر
بازخورد اطرافیان آن را بفهمیم که مثلا: «تو خیلی زود عصبی میشوی!»
«خیلی بیش از حد حساسی!» و... تا
وقتی که باور نکنیم و نپذیریم که این عادت بد در ما وجود دارد، موفق به ترک آن نمیشویم. برخی
افراد به علت عدم واقعبینی و یا به خاطر ترسهای شخصیتی خود، شهامت مواجه شدن با
خودشان را ندارند و نمیتوانند از سیکل معیوب این عادتها رها شوند. قدم
اول برای رفع عادتهای بد، آگاهی یافتن است. خیلی سخت نیست، فقط
کافی است وقتی دیگران مکرر در مکرر به ما میگویند که فلان عادت را داری، آن را
باور کنیم و در خلوت خود بگوییم که مگر میشود این همه آدم از روی دشمنی چنین
بازخوردی به من بدهند؟ بهتر است خودم را توجیه نکنم.
راست
میگویند من بیش از حد حساسام یا بیش از حد عصبی میشوم و این یعنی میل داشتن به
ترک عادت. بعضیها معتقدند فلان عادت بد را دارند
اما این رفتار یا عادت خاص به قول خودشان کارراهانداز است.
برخی میگویند که من
خودم میدانم که خیلی حساسام و مته به خشخاش میگذارم اما این موضوع همیشه به نفع
من است و دیگران در رفتار با من بیشتر مراعات میکنند. همسر
خانم مریم هم چون در گذر هفت سال زندگی مشترکش بازخورد خوبی از این عادت بدش
گرفته، قطعا تمایلی به ترک آن ندارد. همیشه به یاد داشته
باشید اگر یک رفتار بد تقویت شود، تکرار هم میشود. خانم مریم در بخشی از
نامهشان (که در خلاصه «قصه
از کجا شروع شد» قید نشده)
اشاره
کرده بودند که در اوایل زندگی، وقتی همسرم فحش میداد و از کوره در میرفت، یک بار
به این لجباری و شی پرت کردنش خندیدم؛ همین خندهای که خانم مریم شاید ناخواسته و
شاید هم از روی تعجب داشتهاند میتواند زمینه تقویت آن عادت بد را ایجاد کرده
باشد.
حواسم باشد به نقطه
جوش نرسم که اگر میزان آدرنالین خون من بالا برود، مدیریت خشم از کنترلم خارج
خواهد شد. بهتر
است یک لیوان آب بخورم یا از فضای موجود خارج شوم.»
متاسفانه امروزه رایجترین
عادت بد در میان مردم عدم مدیریت خشم است. راهحل برای رفع این
عادت بسیار بد آن است که شما به عنوان طرف مقابل (همسر، دوست و یا حتی
همکار چنین شخص بددهنی) باید هر بار که چنین الفاظی را میشنوید،
بگویید: «مودب باش!»
و
حتی اگر ثانیهای بعد دوباره فحش جدیدی به نشانه شوخطبعیاش داد، بگویید: «لطفا
مودب باش!» انگار که مثلا سوزن دستگاه گرامافون روی
این جمله قفل شده باشد و او از شما فقط همین جمله را میشنود. مطمئن باشید گام به گام به سمت شکلدهی
رفتار مثبت و ترک این عادت سوق داده میشود. اگر شما به این باور
رسیدهاید که یک عادت بد مثلا از کوره رفتن دارید میتوانید طی چند مرحله آن را
ترک کنید. پس از شهامت مواجه شدن و سپس میل ترک
عادت، قدم سوم آن است که بدانید نابرده رنج گنج میسر نمیشود و باید خود را برای
تحمل یک دوره سخت آماده کنید. ما همیشه در زندگی برای رسیدن به یک چیز
خوب مجبوریم سختی و تلخی رسیدن به آن را تجربه کنیم.
باید
برای ترک عادت بد و لذت بردن از زندگی سالم و اصلاح روابط خود با دیگران آماده
تحمل تنگناها شوید.
قصه از کجا
شروع شد؟
سالهاست که دارم با
این مرد عصبی زندگی میکنم. هر بار که به یک
دلیلی عصبی میشود باید خودم را از جلوی چشمش مخفی کنم تا مورد اصابت فحشها و
اشیایی که پرت میکند قرار نگیرم. جالب اینجاست که بعد
از این توفان خشم، مرا صدا میکند و با خونسردی میگوید: «چرا
اخم کردی؟ چی شده؟ هر کسی یک عادتی دارد. من هم 10 دقیقه
یا یک ربع عصبی میشوم و بعدش خوب میشوم. این مدت دور و بر من
نباش تا آرام شوم.» جالب اینکه اصلا
مسوولیت رفتارش را نمیپذیرد. من واقعا خسته شدهام. به
نظر شما وقتی پسرم بزرگتر شود، از یک چنین پدری چه
خشم
گویی خواهد گرفت؟
وظیفه من به عنوان یک مادر چیست؟
به راستی چگونه میتوانیم
عادتهای بدی را که به آن مبتلا هستیم از زندگی خود پاک کنیم؟ این سوالی است که با
دکتر بدریالسادات بهرامی در میان گذاشتهایم و پاسخ را از او گرفتهایم.
چگونه از کوره در نرویم؟!
1- در کمینگاه خشم خود
بنشینید تا بتوانید نسبت به کمترین میزان حس خشمتان حساس شوید. با
تمرین میتوان از روی حالات خود و تغییرات جسمی متوجه شد که در حال عصبی شدن
هستیم و با خود بگوییم: «این موضوع داره حرص منو درمیآره! آدرنالین
خونم به من میگوید که به تپش قلبم و نفس کشیدنهای تندتند و حتی سفت شدن ماهیچههای
بدنم توجه کنم! حواسم باشد به نقطه جوش نرسم که اگر
میزان آدرنالین خون من بالا برود، مدیریت خشم از کنترلم خارج خواهد شد. بهتر
است یک لیوان آب بخورم یا از فضای موجود خارج شوم.»
2- برای ترک این عادت
باید موضوعاتی را که موجب برانگیختن خشمتان میشود بشناسید و طوری رفتار کنید که
از کشیده شدن به سمت آن موضوعات پیشگیری شود. مثلا اگر پاشنه آشیل شما صحبت در مورد
مادرتان است، میتوانید در صورت صمیمیت با طرف مقابل به او بگویید من راجع به
مادرم کمی حساسام. در صورتی که چنین صمیمیتی بین شما نیست
یا حس میکنید از این صحبت شما سوءاستفاده کنند خودتان به طریقی بحث را به جایی
بکشید که از آن موضوع ناراحت کننده دور شوید و به این طریق درجه خشم شما فروکش
کرده و دوباره به صفر و یا درجهای که کنترل آن را دارید خواهد رسید.
موضوعاتی را که موجب
برانگیختن خشمتان میشود بشناسید و طوری رفتار کنید که از کشیده شدن به سمت آن
موضوعات پیشگیری شود.
3- بعضی چیزها میتوانند
به شما کمک کنند و کارتان را آسان نمایند؛ مثلا موقعیتهای زمانی، موقعیتهای
مکانی و حتی ارتباطی می تواند شرایط را برای تمرین آرامش آسان کند درمورد ارتباط
خود میتوانید به منظور تسهیل کار، مدتی را با یک آدم صبور یا با کسی که احساس میکنید
قدرت کنترل رفتارش شما را مجذوب کرده طرح دوستی بریزید. قطعا
او میتواند این تغییر عادت را برای شما راحتتر کند.
فضای
ارتباطی جدید و ترک افرادی که نه تنها این عادت بد شما را بد نمیدانستند، بلکه به
گونهای مشوق شما بودهاند، میتواند بسیار موثر باشد.
4- در مواقع عصبانیت با
اندکی تامل علت تحریک پذیری را کشف کنید. گاه باید مقداری زمان
بگذارید و از میان عوامل مختلف علت واقعی و اصلی را پیدا کنید. پس
از تامل میزان خشم را با میزان و اهمیت علت آن تطابق دهید . و
به این نتیجه برسی که با تغییر نگرش و یا تفسیر های ذهنی می توان خود را آرام تر
نمود . و علت خشم به این اندازه ارزش خشم موجود
را ندارد.